سناریو درخواستی

سناریو درخواستی🫠🦋
وقتی برادر بزرگترتن و تو از مدرسه فرار کردی و ناظم افتاده دنبالت

نامجون: این چه کاری بود کردی هانن(بلند) گوشیتو بده.. تا یک ماه حق نداری بهش دست بزنی

جین: همین الان سوار ماشین شو باید بریم مدرسه از ناظم و کادر مدرست معذرت خواهی کنی
ات: ولی دادا...
جین: حرف نباشه اتتتتت

شوگا: یه سیلی محکم به طرف راست صورتت میزنع.. گمشو برو تو اتاقت

جیهوپ: این چه کاری بود کردییی هاننن میدونی از صبح چقدر با ناظمت کل شهرو گشتیم دنبالتتت هاننن.. میدونی چقدر نگرانم کردی.. دیگه شبا پیش من نمیخوابی
(ات عادت داره شبا پیش جیهوپ میخوابه)

جیمین: برو تو اتاقت پارک ات.. قبلش گوشیتو لبتابتو تحویل من بده

تهیونگ: برای چی از مدرسه فرار کردی هانن از این به بعد خودم میام دنبالت خودم میبرمت مدرسه


جونگکوک: جئون اتتتت... سیلی محکم به صورت ات زد ـ... دیگه حق نداری به من بگی داداش... به چه حقی این کارو کردی هاننن ابروی منو تو مدرسه بردی ـ.

#سناریو درخواستی
دیدگاه ها (۱۱)

جوننننن بیا من مزاحمت شممممم🤣💃🏻🛐

به من میگن هیونجینننن🤣💃🏻😎

سلام سلام من اومدم با یه سناریو جدید درخواستی ✨🎀تازه عکس سنا...

سناریو درخواستی بگین مینویسم 💤🎀

پارت۳ [دیوانه وار عاشق]ناشناس:(همون پسره) ددیو کوفت آنقدر ...

سناریو: (وقتی بهمون سیلی میزنن و...)وقتی بهمون سیلی میزنن و ...

وقتی به ران و ریندو متوجه میشن داری گریه میکنیران‌ : ات چیزی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط