باز من و

باز من و
پنجره رو به باغ …
و انارهایی که از فرط نبودنت،
ترک برداشته اند…
باز من و
خاطره ی بچگی هایی که پشت درخت های پر بار انار گم می شد
و رد پایی که تو را، تا پشت پرچین های باغ،
برای همیشه پنهان می کرد
در کدامین لحظه پر شیطنت کودکی جاماندیم؟🍁
دیدگاه ها (۷)

تاکسی رشت، در آلمان😍👌"وارش"🎤استاد فریدون پوررضاترانه: محمد ب...

⊰•⏰°🏕•⊱#حس_خوبآذر می رودکه روی لبهای پاییزانار بگذاردو او را...

جمله ی "چایی بریزم برات "از اون جمله هاستکه مثلا اگه تیر خور...

-صائب‌تبریزۍ یسوال‌قشنگاز یآرش پرسیده ڪه:دلرُبایانه دگر بر س...

من به یک خونه قدیمی تعلق دارم..به یک خونه آجر نمای قدیمی با ...

#پیرمرد ی تمام عمرش را بین #بازار و #کوچه سر می کردهرکسی بار...

The eyes that were painted for me... "چشمانی که برایم نقاشی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط