دست هایم را که میگیریانگشتانت را که لای انگشتانم قفل می

دست هایم را که میگیری,,انگشتانت را که لای انگشتانم قفل میکنی,,زمین و زمان برایم می ایستد..و همان هنگام است که چشمهایت به چشمان من زل میزند و من ویران میشوم از عشقی که در نگاه تو است
دیدگاه ها (۳)

ماه خوب من..میمیرم اکر نم به چشمت باشد..من ترا دارم..و تو مر...

هنوز هیچی نشده..دلم شدید برات تنگ شده...دلم برات تنگ شده..دل...

تو همیشه تابیده ای,و میتابی به من..تو خورشید زندگی من هستی.م...

تمام دنیای من..هرکجا که باشم همینم...همینجور برایت باقی میما...

خاطراتِ تو ،نه ارو است که بسوزاندو نه زلزله ای سهمگین ، که و...

در خیالات خودم در زیر بارانی که نیستمی رسم با تو به خانه،از ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط