این روزها .... زبانم از بیان صفاتت بند آمده
این روزها .... زبانم از بیان صفاتت بند آمده
یا رب العالمین ، من این سالها را چگونه زیسته ام ؟!!!!
چگونه با این همه عمر، هنوز نفهمیده بودم ستایش تو چیست و چه لذتی دارد ، وصف تو را گفتن، اصلا یک حال عجیبی دارد و من .... من تازه فهمیده ام و چقدر متکبر که فکر میکردم خدا خدا میگویم و ستایشت میکند ، آه از من، از منِ غافل مغرور که به دانش و قدرتهایی که از حق به من بخشیده ای ، دچار تکبر شده ام و تازه فهمیده ام این کُبر از کجا آمده است که روزها بر آن آگاه و ملول از شکستنش شده بودم !
مدتهاست داستان خضر را شنیده ام که چرا عمر ابدی خواسته است تا از ستایش تو سیر شود ، اخیرا فهمیده ام و ای وای بر من ، ای واااای بر من !
رکعتی نماز میخواندم و دو صفحه ای از کتاب پیامبر، غرق در نور میشدم و آرام میگرفتم اما ...این روزها حال غریبی دارم ، چنان به عمق آرامش فرو میروم که پس از آن، انگار از نو زاده شده ام! آه ای قادر متعال مرا در اندوه غفلتم ، غرق نساز که من بنده ای مخلص و تسلیم حق و حقانیت هستم که تو مرا به خودم نشان دادی وگرنه در اقیانوس اندوهم، گم شده و مانده ، بودم ....
با این همه نوشتن، این همه سال! با قلم و از تو گفتن؛ هیچچچچچ کدام، ستایش ملکوتی تو نیست !....
هیهات ، که تو تنها متکبر، هستی و من ذره ای از بینهایت آفرینشِ بیکرانِ تو ....
نه وصف تو را بلد بوده ام، نه ستایشت را، نه نیایشت را که تنها کلام درستم ، سپاسگزاری ام بوده است و سوره حمد و قل هو الله احد که بیشک تویی تنها کردگار دوعالم ....
این روزها تو را چقدر بخشنده دیده ام که به بنده متکبرت، آرامشی عمیق بخشیده ای و ستایشِ خضر !
آه از این همه غفلت
مرا ببخش و قسم به خداییت، نگذار درمانده دنیا شوم
یا حق
الحق
#الهه_فاخته
@elahe_fakhteh
#خدا
#مناجات
یا رب العالمین ، من این سالها را چگونه زیسته ام ؟!!!!
چگونه با این همه عمر، هنوز نفهمیده بودم ستایش تو چیست و چه لذتی دارد ، وصف تو را گفتن، اصلا یک حال عجیبی دارد و من .... من تازه فهمیده ام و چقدر متکبر که فکر میکردم خدا خدا میگویم و ستایشت میکند ، آه از من، از منِ غافل مغرور که به دانش و قدرتهایی که از حق به من بخشیده ای ، دچار تکبر شده ام و تازه فهمیده ام این کُبر از کجا آمده است که روزها بر آن آگاه و ملول از شکستنش شده بودم !
مدتهاست داستان خضر را شنیده ام که چرا عمر ابدی خواسته است تا از ستایش تو سیر شود ، اخیرا فهمیده ام و ای وای بر من ، ای واااای بر من !
رکعتی نماز میخواندم و دو صفحه ای از کتاب پیامبر، غرق در نور میشدم و آرام میگرفتم اما ...این روزها حال غریبی دارم ، چنان به عمق آرامش فرو میروم که پس از آن، انگار از نو زاده شده ام! آه ای قادر متعال مرا در اندوه غفلتم ، غرق نساز که من بنده ای مخلص و تسلیم حق و حقانیت هستم که تو مرا به خودم نشان دادی وگرنه در اقیانوس اندوهم، گم شده و مانده ، بودم ....
با این همه نوشتن، این همه سال! با قلم و از تو گفتن؛ هیچچچچچ کدام، ستایش ملکوتی تو نیست !....
هیهات ، که تو تنها متکبر، هستی و من ذره ای از بینهایت آفرینشِ بیکرانِ تو ....
نه وصف تو را بلد بوده ام، نه ستایشت را، نه نیایشت را که تنها کلام درستم ، سپاسگزاری ام بوده است و سوره حمد و قل هو الله احد که بیشک تویی تنها کردگار دوعالم ....
این روزها تو را چقدر بخشنده دیده ام که به بنده متکبرت، آرامشی عمیق بخشیده ای و ستایشِ خضر !
آه از این همه غفلت
مرا ببخش و قسم به خداییت، نگذار درمانده دنیا شوم
یا حق
الحق
#الهه_فاخته
@elahe_fakhteh
#خدا
#مناجات
۲.۶k
۰۵ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.