با نمک بود و خوش قلب

با نمک بود و خوش قلب
ظاهرش هم ساده ی دوست داشتنی
شمرده شمرده حرف میزد
آدم مات لبهایش میشد
گردنبند مرغ آمینش همیشه توی گردنش بود
هووووف... بگذریم
حیف که قسمت نشد

#محسن_دعاوی
دیدگاه ها (۱)

خوش به حال ماهی ها چرا برای خستگان خشکی کسی قلاب نمی اندازد؟...

آدم باید یک خانه در خیالش داشته باشد یک خانه ی مثلا جنگلی! ک...

همه چیز کنار تو لطیف است پونه های لب رودخانه، سنگی که در آب ...

پارت دو.

part ¹⁷ودففف؟!!!میله‌ی اهنییی؟؟؟اینو از کجاش در اورد اخههه؟؟...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط