واااااااای عزیز دلم فکر نمیکردم اونجا ببینمش ....امشب یه
واااااااای عزیز دلم فکر نمیکردم اونجا ببینمش ....امشب یه بازار بورس و سمینار دعوت بودم وقتی از راه پله اومدم پایین دیدم استاد عزیزم اونجا ایستاد از خوشحالی از اینکه دیدمش نمیدونستم چیکار کنم ..خیلیییییییی دوستش دارم ...یهویی ک منو دید یه لبخند زد^____^ اخه من و اقای عرب شاگرد اولش بودیم ...یادش بخیر خیلی ترم قبل خوش گذشت سرکلاسش خیلی عالی درس میده یکی از بهترین اساتید ب جرئت میتونم بگم بهترین .. شباهت عجیبی ب دایی احمدم داره ..مهر خاصی داره ...دایییییییییی دلم برات تنگ شده زود بیااااااااا .#استاد_موسوی #فرگل#سمینار 25.11.1394
۳.۰k
۲۵ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.