می آمدم که حال دل زار گویمت

می آمدم که حال دل زار گویمت
اما مگر سرشک امان می دهد به من؟!

چشمت به شرم و ناز ببندد لب نیاز
شوقت اگر هزار زبان می دهد به من
‌‌‌ ‌‌
دیدگاه ها (۴)

روز و شب هی کوچه ام را آب و جارو می کنم او نمی آید ولی من با...

کامجویان را ز ناکامی کشیدن چاره نیست،بر زمستان صبر باید طالب...

💙 💛 ❤ تو اگر در تپش باغ خدا را دیدی همت کن و بگو؛ " ماهی‌ها،...

هنوز بوسه ی منمثلِ قُفل بر دهنش؛هنوز انگُشتماسمِ رمزِ پیرهنش...

🍃چشمت به شرم و ناز ببندد لب نیازشوقت اگر هزار زبان میدهد به ...

عاشقانه های شبنم درکنارزندگیم

ناز چشمت می خرم، بایدبمانی پیش من....دم به دم عاشق ترم، باید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط