هر طور نگاهت بکنم قابل عرضیحالا منم و وحشت تقسیم اراضییک شهر به دنبال تو افتاده به واللهبیچاره شدم در صف صدها متقاضیآغوش تو خشخاش و لبت الکل خالصآماده شدم کار دلم را تو بسازی