تکلیف جامعه بدون فلسفه! (۶)
تکلیف جامعه بدون فلسفه! (۶)
«جانماز آبکشی در سوز خزان!»
جناب آقای قرائتی که علیرغم برخورداری از علم بسیط خود چهل سال است خود را معلم میخواند و در این جایگاه دوان دوان خدمت میکند در یکی از جلسات درس خود که با مزاحمت «آقا دوربینی» مواجه میشود او را از منظر خود دور میکند تا به کار خود برسد. جامعۀ قدرشناس هم یکصدا این کار آقامعلم را تقبیح کرده و خواهان عذرخواهی او از این جنایت بزرگند.
در جامعۀ حکیم دیروز ایران، و نه جامعۀ درماندۀ امروز ایران، آقامعلم فلک هم که میکرد، دست و چوبش را میبوسیدند و کناری مینشستند، اما امروز مضمحلمان، گفته میشود او چون معلم است نباید به این تندی صحبت میکرده و باید عذرخواهی کند. این حکایت جامعهای است که سرانۀ مطالعۀ آن 13 دقیقه است، در این جامعه ارزش علم و معلم بیشتر از همین 13 دقیقه نیست.
این جامعۀ فرهیختۀ ما از فعالان مذهبی، وبلاگ نویسان، فعالان سایبری، هنوز اینقدر آداب نیاموختهاند که حرمت آقامعلم و آبروی مؤمن را چگونه باید نگاه دارند و هر الف بچهای به خود جرأت میدهد حرمت او را پائین کشیده و بگوید «عذرخواهی کن!». خوب عصر مدرن است دیگر! این حکایت جامعهای است که برای تائید امام حسین(ع) سلبریتی را برای جوانش مینشانند و میگویند از امام حسین(ع) تعریف کن.
در جامعۀ مدرن ما نه فقط از سوی دریدگانی که دین و ایمان ندارند و منتظرند مؤمنین اندکی بلغزند تا بساط تمسخر و توهین خود را هر چه بیشتر بگسترانند، که از سوی همین بچه مذهبیها هم، «حرمت» از آن سلبریتیها، فوتبالیستها و اخیرا آقادوربینی شده است، نه آقا معلم شریف قصۀ ما. این آقا دوربینی نیست که حرمت آگاهی و جلسۀ درس را به هم زده و باید عذرخواهی کند، این آقا معلم مجرم است که میدان درس خود را حفاظت میکند.
در جامعۀ ما اگر مطرب و آوازهخان برود در رسانۀ دولت متجاوز آمریکا، به اسلام تعرّض کند و با صوت و تصویر مزدوری استعمار را بکند، جای عذرخواهی نیست، احترام هنر، آواز و طرب او به کمال نگاه داشته میشود، و اگر کسی از آوازخوان مشهور عذرخواهی بخواهد، او سخت و تند است و خلاف مصلحت انقلاب عمل کرده است.
#عکس #فیلسوف_شدن_سخته؟ #جامعه #پرسش #جامعه #حجت
#فیلسوف #چرا #فکر_نکنیم_تموم_میشیم #فلسفه #فکر #دیکتاتوری
#حکمت_فلسفه #فلسفه_اسلامی #جامعه #گفتگو #تفکر #دموکراسی
#قرائتی #حجت_الاسلام_قرائتی #حاجی_قرائتی #آقا_دوربینی #مطالعه
«جانماز آبکشی در سوز خزان!»
جناب آقای قرائتی که علیرغم برخورداری از علم بسیط خود چهل سال است خود را معلم میخواند و در این جایگاه دوان دوان خدمت میکند در یکی از جلسات درس خود که با مزاحمت «آقا دوربینی» مواجه میشود او را از منظر خود دور میکند تا به کار خود برسد. جامعۀ قدرشناس هم یکصدا این کار آقامعلم را تقبیح کرده و خواهان عذرخواهی او از این جنایت بزرگند.
در جامعۀ حکیم دیروز ایران، و نه جامعۀ درماندۀ امروز ایران، آقامعلم فلک هم که میکرد، دست و چوبش را میبوسیدند و کناری مینشستند، اما امروز مضمحلمان، گفته میشود او چون معلم است نباید به این تندی صحبت میکرده و باید عذرخواهی کند. این حکایت جامعهای است که سرانۀ مطالعۀ آن 13 دقیقه است، در این جامعه ارزش علم و معلم بیشتر از همین 13 دقیقه نیست.
این جامعۀ فرهیختۀ ما از فعالان مذهبی، وبلاگ نویسان، فعالان سایبری، هنوز اینقدر آداب نیاموختهاند که حرمت آقامعلم و آبروی مؤمن را چگونه باید نگاه دارند و هر الف بچهای به خود جرأت میدهد حرمت او را پائین کشیده و بگوید «عذرخواهی کن!». خوب عصر مدرن است دیگر! این حکایت جامعهای است که برای تائید امام حسین(ع) سلبریتی را برای جوانش مینشانند و میگویند از امام حسین(ع) تعریف کن.
در جامعۀ مدرن ما نه فقط از سوی دریدگانی که دین و ایمان ندارند و منتظرند مؤمنین اندکی بلغزند تا بساط تمسخر و توهین خود را هر چه بیشتر بگسترانند، که از سوی همین بچه مذهبیها هم، «حرمت» از آن سلبریتیها، فوتبالیستها و اخیرا آقادوربینی شده است، نه آقا معلم شریف قصۀ ما. این آقا دوربینی نیست که حرمت آگاهی و جلسۀ درس را به هم زده و باید عذرخواهی کند، این آقا معلم مجرم است که میدان درس خود را حفاظت میکند.
در جامعۀ ما اگر مطرب و آوازهخان برود در رسانۀ دولت متجاوز آمریکا، به اسلام تعرّض کند و با صوت و تصویر مزدوری استعمار را بکند، جای عذرخواهی نیست، احترام هنر، آواز و طرب او به کمال نگاه داشته میشود، و اگر کسی از آوازخوان مشهور عذرخواهی بخواهد، او سخت و تند است و خلاف مصلحت انقلاب عمل کرده است.
#عکس #فیلسوف_شدن_سخته؟ #جامعه #پرسش #جامعه #حجت
#فیلسوف #چرا #فکر_نکنیم_تموم_میشیم #فلسفه #فکر #دیکتاتوری
#حکمت_فلسفه #فلسفه_اسلامی #جامعه #گفتگو #تفکر #دموکراسی
#قرائتی #حجت_الاسلام_قرائتی #حاجی_قرائتی #آقا_دوربینی #مطالعه
۱.۶k
۲۵ مهر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.