📌 📌
📌 📌
#خبرویژه
اعترافات منافقین درباره برخورد تاکتیکی با مرحوم هاشمی
رفتار زیگزاگ و پرتناقض عناصر فرصتطلب و گروهکهای نفاق با مرحوم هاشمی رفسنجانی به غایت عبرتآموز است.
این طیف هر چند اجزای مختلفی را تشکیل میدهند اما در سوءاستفاده و کاسبکاری و مصادره به مطلوب حجتالاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی اشتراکنظر دارند و شامل طیفی از مدعیان اصلاحطلبی و گروهکهایی نظیر ملی- مذهبی و... میشوند.
مدعیان اصلاحطلبی (شامل ائتلاف طیف موسوم به چپ و کارگزاران) تا قبل از دوم خرداد 76 به دو گروه حامی وی (حاضر در دولت سازندگی) و معترض به وی (چپها) تقسیم میشدند...در اواخر دوره سازندگی دست به قلم شده و تصریح کردند باید به واسطه تغییر قانون اساسی، مقدمات سومین دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی را به عنوان «امیرکبیر ایران» فراهم کرد.
بعد از دوم خرداد و در آستانه انتخابات مجلس ششم در بهمن سال 78 ...چپهای مدعی اصلاحطلبی با انبوهی از رسانهها و تریبونها (نظیر روزنامه صبح امروز حجاریان) بسیج شدند تا با ناجوانمردی، عنوان «عالیجناب سرخپوش» قتلهای زنجیرهای را برای آقای هاشمی جا بیندازند. آنها حتی عنوان «آغاسی» را برای هاشمی در انتخابات مجلس ششم ساختند. آن روزگار عطاءالله مهاجرانی وزیر ارشاد بود، اما نه تنها علیه ترور شخصیت «امیرکبیر» دیروز اعتراضی نکرد بلکه امکانات وزارت ارشاد در خدمت انتشار کتابهای سیاهی مانند «عالیجناب سرخپوش» به قلم اکبر گنجی و دیگرانی نظیر عماد باقی و... قرار گرفت.
اکنون همین مهاجرانی در مطلبی با عنوان «هاشمی رفسنجانی: الذی لیس کمثله شخص» مینویسد: هاشمی رفسنجانی نه تنها نظیر نداشت بلکه گمان نمیکنم در آینده هم ملت ما شاهد فردی با مختصات هاشمی باشد...
...روزنامه شرق که 24 مرداد 95، «اهمیت هاشمی» را به «اعلام ختم دوره انقلاب» دانسته بود، حالا عکس تمام صفحه میزند و از یار و امید امام بودن برای هاشمی مینویسد؛ بیآنکه تأکید خود این روزنامه و عقبه سیاسی آن ذرهای دلبستگی به امام و انقلاب ندارند.
همچنین «صادق-ز» از همین طیف متظاهر به سوگواری برای هاشمی، 12 خرداد 92 به روزنامه زنجیرهای بهار گفت: «... مهم نیست هاشمی چه میکند. او یا میتواند پا به پای این قطار باشد یا نه. اگر حذف شد هیچ اتفاقی نمیافتد، اپوزیسیون یک شخصیت دیگر را درون نظام پیدا میکند»(!)
اما گروهکهایی مانند ملی مذهبی و نهضت آزادی نگاه دوگانهای مبتنی بر «حمایت تاکتیکی- انتقام» به مرحوم هاشمی داشتند چنان که ارگان اینترنتی گروهک ملی- مذهبی 19 آبان 91 نوشت:...«تکلیف با هاشمی چیست، اگر بر این باشیم که باید پراگماتیستی عمل کرد و به فراخور وضعیت، وزن قدرت را سنجید و موضع خود را تعیین کرد؛ خیلی زود میتوان به این رسید که پس حمایت از هاشمی به صلاح است. چرا که او به نسبتی به تحقق خواستههای ما نیز کمک میکند فارغ از این که دیگران در مورد ما چه فکر میکنند و اگر آرمانخواهانه عمل کنیم هرگز به زیر علم کسی چون هاشمی نخواهیم رفت چرا که عملکرد او با آب کوثر هم پاک نخواهد شد و همدستی با او دامن آدمی را آلوده میکند!»
این سایت میافزاید: هرگز نباید از گناه اینان گذشت اما باید با ایشان تاکتیکی برخورد کرد یعنی در برابر گناهانشان سکوت کرد تا وقت آن برسد.
#خبرویژه
اعترافات منافقین درباره برخورد تاکتیکی با مرحوم هاشمی
رفتار زیگزاگ و پرتناقض عناصر فرصتطلب و گروهکهای نفاق با مرحوم هاشمی رفسنجانی به غایت عبرتآموز است.
این طیف هر چند اجزای مختلفی را تشکیل میدهند اما در سوءاستفاده و کاسبکاری و مصادره به مطلوب حجتالاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی اشتراکنظر دارند و شامل طیفی از مدعیان اصلاحطلبی و گروهکهایی نظیر ملی- مذهبی و... میشوند.
مدعیان اصلاحطلبی (شامل ائتلاف طیف موسوم به چپ و کارگزاران) تا قبل از دوم خرداد 76 به دو گروه حامی وی (حاضر در دولت سازندگی) و معترض به وی (چپها) تقسیم میشدند...در اواخر دوره سازندگی دست به قلم شده و تصریح کردند باید به واسطه تغییر قانون اساسی، مقدمات سومین دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی را به عنوان «امیرکبیر ایران» فراهم کرد.
بعد از دوم خرداد و در آستانه انتخابات مجلس ششم در بهمن سال 78 ...چپهای مدعی اصلاحطلبی با انبوهی از رسانهها و تریبونها (نظیر روزنامه صبح امروز حجاریان) بسیج شدند تا با ناجوانمردی، عنوان «عالیجناب سرخپوش» قتلهای زنجیرهای را برای آقای هاشمی جا بیندازند. آنها حتی عنوان «آغاسی» را برای هاشمی در انتخابات مجلس ششم ساختند. آن روزگار عطاءالله مهاجرانی وزیر ارشاد بود، اما نه تنها علیه ترور شخصیت «امیرکبیر» دیروز اعتراضی نکرد بلکه امکانات وزارت ارشاد در خدمت انتشار کتابهای سیاهی مانند «عالیجناب سرخپوش» به قلم اکبر گنجی و دیگرانی نظیر عماد باقی و... قرار گرفت.
اکنون همین مهاجرانی در مطلبی با عنوان «هاشمی رفسنجانی: الذی لیس کمثله شخص» مینویسد: هاشمی رفسنجانی نه تنها نظیر نداشت بلکه گمان نمیکنم در آینده هم ملت ما شاهد فردی با مختصات هاشمی باشد...
...روزنامه شرق که 24 مرداد 95، «اهمیت هاشمی» را به «اعلام ختم دوره انقلاب» دانسته بود، حالا عکس تمام صفحه میزند و از یار و امید امام بودن برای هاشمی مینویسد؛ بیآنکه تأکید خود این روزنامه و عقبه سیاسی آن ذرهای دلبستگی به امام و انقلاب ندارند.
همچنین «صادق-ز» از همین طیف متظاهر به سوگواری برای هاشمی، 12 خرداد 92 به روزنامه زنجیرهای بهار گفت: «... مهم نیست هاشمی چه میکند. او یا میتواند پا به پای این قطار باشد یا نه. اگر حذف شد هیچ اتفاقی نمیافتد، اپوزیسیون یک شخصیت دیگر را درون نظام پیدا میکند»(!)
اما گروهکهایی مانند ملی مذهبی و نهضت آزادی نگاه دوگانهای مبتنی بر «حمایت تاکتیکی- انتقام» به مرحوم هاشمی داشتند چنان که ارگان اینترنتی گروهک ملی- مذهبی 19 آبان 91 نوشت:...«تکلیف با هاشمی چیست، اگر بر این باشیم که باید پراگماتیستی عمل کرد و به فراخور وضعیت، وزن قدرت را سنجید و موضع خود را تعیین کرد؛ خیلی زود میتوان به این رسید که پس حمایت از هاشمی به صلاح است. چرا که او به نسبتی به تحقق خواستههای ما نیز کمک میکند فارغ از این که دیگران در مورد ما چه فکر میکنند و اگر آرمانخواهانه عمل کنیم هرگز به زیر علم کسی چون هاشمی نخواهیم رفت چرا که عملکرد او با آب کوثر هم پاک نخواهد شد و همدستی با او دامن آدمی را آلوده میکند!»
این سایت میافزاید: هرگز نباید از گناه اینان گذشت اما باید با ایشان تاکتیکی برخورد کرد یعنی در برابر گناهانشان سکوت کرد تا وقت آن برسد.
۹۸۲
۲۱ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.