چه انتظار عظیمی نشسته در دل ما

چه انتظار ِ عظیمی نشسته در دل ما
همیشه منتظریم و کسی نمی آید
صفای گمشده آیا
بر این زمین ِ تهی مانده باز می گردد؟

اگر زمانه به این گونه
_ پیشرفت این است
مرا به رجعت ِ تا غار
_ مسکنِ اجداد
مدد کنید
که امدادتان، گرامی باد

همیشه دلهره،
با من
همیشه بیمی هست
که آن نشانه ی صدق، از زمانه برخیزد
و آفتاب صداقت، ز شرق بگریزد

همیشه می گفتم :
چه قدر مردن خوب است
چه قدر مردن
_درین زمانه که نیکی، حقیر و مغلوب است_
خوب است.

#حمید_مصدق
دیدگاه ها (۰)

در برابر بارانشعرم، برایت چتری خواهد شددر مقابل آفتابشعرم، ب...

‌سختی‌ها و طوفان‌های وخیمی که ریشه‌های فرو رفته‌ی انسان در خ...

مگر می‌شود در یک نقطه ماند؟مگر می‌توان؟تا کی و تا چند می‌توا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط