خاطره ای از شهید حاج قاسم سلیمانی
خاطره ای از شهید حاج قاسم سلیمانی
تیر بی معرفت
قبل از عملیات، حاج قاسم سلیمانی به خاکریزی که بچههای گروه صف در آن مستقر بودند، آمد. دوربین یکی از دیده بان های ارتش را گرفت و رفت بالای خاکریز تا اوضاع خط را بررسی کند.
ناگهان تیر مستقیم به بازویش خورد و دوربین از دستش افتاد. او را به بیمارستان بردیم، اما اصرار داشت که در عملیات شرکت کند. دکتر اجازه ی مرخصی به او نمی داد. به هر طریقی بود، مرخص شد و خود را به عملیات رساند.
بچه ها شوخی می کردند و می گفتند: «حاجی اینقدر ورزشکاره که تیر کمانه کرده و دستش را نبرده.»
دومین سالگرد شهادت شهید حاج قاسم سلیمانی و همرزمان شهید ش گرامی باد
یاد و خاطره تمامی شهدای گرانقدر گرامی باد
جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و شادی ارواح طیبه شهدای گرانقدر و روح امام راحل ره صلوات
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
منبع : کتاب "صف"
کتاب خاطرات عملیات کرخه نور
تیر بی معرفت
قبل از عملیات، حاج قاسم سلیمانی به خاکریزی که بچههای گروه صف در آن مستقر بودند، آمد. دوربین یکی از دیده بان های ارتش را گرفت و رفت بالای خاکریز تا اوضاع خط را بررسی کند.
ناگهان تیر مستقیم به بازویش خورد و دوربین از دستش افتاد. او را به بیمارستان بردیم، اما اصرار داشت که در عملیات شرکت کند. دکتر اجازه ی مرخصی به او نمی داد. به هر طریقی بود، مرخص شد و خود را به عملیات رساند.
بچه ها شوخی می کردند و می گفتند: «حاجی اینقدر ورزشکاره که تیر کمانه کرده و دستش را نبرده.»
دومین سالگرد شهادت شهید حاج قاسم سلیمانی و همرزمان شهید ش گرامی باد
یاد و خاطره تمامی شهدای گرانقدر گرامی باد
جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و شادی ارواح طیبه شهدای گرانقدر و روح امام راحل ره صلوات
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
منبع : کتاب "صف"
کتاب خاطرات عملیات کرخه نور
- ۹۹۵
- ۱۴ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط