وقتی خواب هستن و میری ردی پاشون چسب قطره ایی می ریزی
وقتی خواب هستن و میری ردی پاشون چسب قطره ایی میریزی
نامجون:هعی این شد سرنوشت من؟ینی اول صب پابشم ببینم روی پاهام چسب قطره ایی ریخته شده ا/ت فقط فرار کن(اوه نامی خشمگین میشود)
جین:واییییییییییی ا/ت پاهای هندسامم بیا ابن چسب رو از روشون در بیار نمیتونم راه برم ا/ت فقط نگیرمت
شوگا:اونم وقتی داریی آشپزی میکنی میاد با اندازه یه گونی نمک میریزه رو غذات😐
جیهوپ:فقط نیگاه میکنه البته بگم از اون نگاهایی که به شکر خوردن میوفتی
جیمین:ا/ت یا همین الان چسب رو از رو پاهای من بر میداریی یا تنبیهت کنم
ا/ت:چسب قطره ایی رو من چطوری از رو پاهات بردارم؟
جیمین:من نمیدونم یه کاریی بکن تنبیهت سنگین تر شدهااا
تهیونگ:ا/ت؟
ا/ت:جانم؟
تهیونگ :این چیه؟
ا/ت:چسب قطره ایی
تهیونگ:اینو خودم میدونم کیی ریختش رو پاهام
ا/ت:یونتان😐
تهیونگ(ایشون دارع موهای ا/ت رو میکشه تا بعد بدرود)
جونکوک:ا/ت اگه دیگه بهت شیر موز دادم....
❌️اصکی ممنوع خودم نوشتم❌️
اگه نظریی درخواستی هوفهشی چیزی بود تو کامنتا بگید😉
نامجون:هعی این شد سرنوشت من؟ینی اول صب پابشم ببینم روی پاهام چسب قطره ایی ریخته شده ا/ت فقط فرار کن(اوه نامی خشمگین میشود)
جین:واییییییییییی ا/ت پاهای هندسامم بیا ابن چسب رو از روشون در بیار نمیتونم راه برم ا/ت فقط نگیرمت
شوگا:اونم وقتی داریی آشپزی میکنی میاد با اندازه یه گونی نمک میریزه رو غذات😐
جیهوپ:فقط نیگاه میکنه البته بگم از اون نگاهایی که به شکر خوردن میوفتی
جیمین:ا/ت یا همین الان چسب رو از رو پاهای من بر میداریی یا تنبیهت کنم
ا/ت:چسب قطره ایی رو من چطوری از رو پاهات بردارم؟
جیمین:من نمیدونم یه کاریی بکن تنبیهت سنگین تر شدهااا
تهیونگ:ا/ت؟
ا/ت:جانم؟
تهیونگ :این چیه؟
ا/ت:چسب قطره ایی
تهیونگ:اینو خودم میدونم کیی ریختش رو پاهام
ا/ت:یونتان😐
تهیونگ(ایشون دارع موهای ا/ت رو میکشه تا بعد بدرود)
جونکوک:ا/ت اگه دیگه بهت شیر موز دادم....
❌️اصکی ممنوع خودم نوشتم❌️
اگه نظریی درخواستی هوفهشی چیزی بود تو کامنتا بگید😉
۴.۱k
۱۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.