داستانشب
#داستان_شب...
نقل میکنند که روزی پادشاهی دستور داد که کله پاچهای برای نهار او فراهم آورند و زمانی که به سفره نشستند سلطان فرمود در این کله پاچه اندرزها نهفته است.
سپس لقمه نانی برداشت و یک راست مغز کله را تناول نمود و گفت که اگر میخواهید حکومتتان جاودانه باشد سعی کنید اول جامعه را از مغز تهی کنید ، سپس زبان را نوش جان کرد و فرمود اگر میخواهید به راحتی حکمرانی کنید زبان جامعه را کوتاه و ساکت کنید و بعد چشم ها و بناگوش را خورد و فرمود برای این که ملتی را کنترل کنید بر چشم ها و گوش ها مسلط شوید و اجازه ندهید مردم زیاد ببینند زیاد بشنوند
وزیر عرض کرد قربانت حکمتها بسیار حکیمانه بودند اما جواب شکم ما پس چه میشود؟ ذات ملوکانه دستی بر سبیل های چربش کشید و فرمود شما پاچه بخورید تا بتوانید برای تداوم حکومت پاچهخواری را میان مردم رواج دهید !
#شب_بخیر
نقل میکنند که روزی پادشاهی دستور داد که کله پاچهای برای نهار او فراهم آورند و زمانی که به سفره نشستند سلطان فرمود در این کله پاچه اندرزها نهفته است.
سپس لقمه نانی برداشت و یک راست مغز کله را تناول نمود و گفت که اگر میخواهید حکومتتان جاودانه باشد سعی کنید اول جامعه را از مغز تهی کنید ، سپس زبان را نوش جان کرد و فرمود اگر میخواهید به راحتی حکمرانی کنید زبان جامعه را کوتاه و ساکت کنید و بعد چشم ها و بناگوش را خورد و فرمود برای این که ملتی را کنترل کنید بر چشم ها و گوش ها مسلط شوید و اجازه ندهید مردم زیاد ببینند زیاد بشنوند
وزیر عرض کرد قربانت حکمتها بسیار حکیمانه بودند اما جواب شکم ما پس چه میشود؟ ذات ملوکانه دستی بر سبیل های چربش کشید و فرمود شما پاچه بخورید تا بتوانید برای تداوم حکومت پاچهخواری را میان مردم رواج دهید !
#شب_بخیر
- ۴۴۷
- ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط