ملا محمدحسن کولیوند
زندهنام "ملا محمدحسن" معروف به "ملا مئسی"، پروردهی ایل بزرگ و ادب پرور ایل کولیوند است.
او شاعری چیره دست بوده است شعرهای زیبایی به زبان لکی سروده و از معروفترین شاعران لکستان است که به خاطر بذلهگویی و طرح انتقاداتش در شعر، وی را با "عبید زاکانی" مقایسه میکنند.
ایشان در سال ۱۳۲۰ خورشیدی، در روستای بُتَکی وفات یافته و در قبرستان پیرجید (پیرجِد) به خاک سپردهاند.
▪نمونهی شعر لکی:
(۱)
بودهام همراه يك درويشكی
بُد سواره بر سُرين ايشكی
گفت لُر برگو كجا خواهی تو رفت
هم چنين در حين اين گرمای تفت
راز خود را تو ز من مخفی مدار
تا دمی گردانمت بر خر سوار
واتِمِش مُوشن داوات رَحمَته
كاسه، كاسه شيره، مويژَه نعمَته
گِردِكون و دوغ خس، ماس و كَری
تُوك شُومی كوبيه هر كی بَيری
ای بِلستی، اُبِلِستی، مه هم لِسالِيسی بِهم
سَرِ قی پِركِرم اَرا هر دو كُرِم ِبیرَم
گفت لر مگو زين حرفهای بیهده
دوغ و گردو اين بود، آلات سده
شيره كی لايق بود، در بزمی چنان
گر تو هستی خود بسی در آز آن
آنچه در بزم بزرگان جايز است
نقل و ريحان، لوز و بادام و گز است
و ز خورشهای مطبخ و ز طعام مقوی
بر كسی ممنوع نيست، هرچه خود راغب شوی
زين ميانه آش صدری فخر نيست
بهتر از پندم به علم جفر نيست
پوست شومی ليستن نامردمی است
اين ز قانون خرد بار كمی است
گفت لر حالا مرو كه بيروئت كنند
گاه میباشد كه هم چوبت زنند
واتِم ای سك چُو كُلا و خر گِيَه
مَرنزانم آش صدری چوی چِيَه
مر تَرخينه نيه، ماش و نوژی و لوبيه
پيش از اين مِه هر خوراكِم يَه بیه.
گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی (رها)
منابع
www.mohamadhasanlak.blogfa.com
www.velatemehr.blogfa.com
www.lorveir.blogfa.com
www.kashkan.ir
او شاعری چیره دست بوده است شعرهای زیبایی به زبان لکی سروده و از معروفترین شاعران لکستان است که به خاطر بذلهگویی و طرح انتقاداتش در شعر، وی را با "عبید زاکانی" مقایسه میکنند.
ایشان در سال ۱۳۲۰ خورشیدی، در روستای بُتَکی وفات یافته و در قبرستان پیرجید (پیرجِد) به خاک سپردهاند.
▪نمونهی شعر لکی:
(۱)
بودهام همراه يك درويشكی
بُد سواره بر سُرين ايشكی
گفت لُر برگو كجا خواهی تو رفت
هم چنين در حين اين گرمای تفت
راز خود را تو ز من مخفی مدار
تا دمی گردانمت بر خر سوار
واتِمِش مُوشن داوات رَحمَته
كاسه، كاسه شيره، مويژَه نعمَته
گِردِكون و دوغ خس، ماس و كَری
تُوك شُومی كوبيه هر كی بَيری
ای بِلستی، اُبِلِستی، مه هم لِسالِيسی بِهم
سَرِ قی پِركِرم اَرا هر دو كُرِم ِبیرَم
گفت لر مگو زين حرفهای بیهده
دوغ و گردو اين بود، آلات سده
شيره كی لايق بود، در بزمی چنان
گر تو هستی خود بسی در آز آن
آنچه در بزم بزرگان جايز است
نقل و ريحان، لوز و بادام و گز است
و ز خورشهای مطبخ و ز طعام مقوی
بر كسی ممنوع نيست، هرچه خود راغب شوی
زين ميانه آش صدری فخر نيست
بهتر از پندم به علم جفر نيست
پوست شومی ليستن نامردمی است
اين ز قانون خرد بار كمی است
گفت لر حالا مرو كه بيروئت كنند
گاه میباشد كه هم چوبت زنند
واتِم ای سك چُو كُلا و خر گِيَه
مَرنزانم آش صدری چوی چِيَه
مر تَرخينه نيه، ماش و نوژی و لوبيه
پيش از اين مِه هر خوراكِم يَه بیه.
گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی (رها)
منابع
www.mohamadhasanlak.blogfa.com
www.velatemehr.blogfa.com
www.lorveir.blogfa.com
www.kashkan.ir
- ۲.۰k
- ۲۰ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط