من نیـــاز داشتم
من نیـــاز داشتم
بچهی یه روستــا میبودم
که خونمون بالای کوه میبود
اولین برف رو سقف خونهی ما مینشست
وقتی شب میشد فانوس روشن میکردیم و نون دست ساز مامان رو میخوردیم با خیار و گوجههایی که تو حیاط به بار نشسته بود
من نیاز داشتم بچهی روستا میبودم که یه رودخونه از بغل کلبه چوبیمون میگذشت
بعد من دفتر و خودکاری پسر همسایمون از شهر برام خریده بود رو میبردم لب آب دامن چین دار بلندمو پهن میکـ.ردم رو سنگ
پاهامو میذاشتم تو آب و برای جهان کوچکم نامه مینوشتم
بعد به نامهش عطر میزدم
میذاشتم تا آخر هفته پسر همسایه که میره شهر نامههای منم پست کنه :)
منم نیــاز داشتم به نوشتن نامه با دست خط خودم برای جایی که مقصد نداشت و آدرس فرستندش معلوم نبوده :)
من نیاز داشتم بچهی روستا میبودم و خونمون بالای کوه بود که فارغ از تکنولوژی بهت ثابت میکردم عاشقتم :)
بچهی یه روستــا میبودم
که خونمون بالای کوه میبود
اولین برف رو سقف خونهی ما مینشست
وقتی شب میشد فانوس روشن میکردیم و نون دست ساز مامان رو میخوردیم با خیار و گوجههایی که تو حیاط به بار نشسته بود
من نیاز داشتم بچهی روستا میبودم که یه رودخونه از بغل کلبه چوبیمون میگذشت
بعد من دفتر و خودکاری پسر همسایمون از شهر برام خریده بود رو میبردم لب آب دامن چین دار بلندمو پهن میکـ.ردم رو سنگ
پاهامو میذاشتم تو آب و برای جهان کوچکم نامه مینوشتم
بعد به نامهش عطر میزدم
میذاشتم تا آخر هفته پسر همسایه که میره شهر نامههای منم پست کنه :)
منم نیــاز داشتم به نوشتن نامه با دست خط خودم برای جایی که مقصد نداشت و آدرس فرستندش معلوم نبوده :)
من نیاز داشتم بچهی روستا میبودم و خونمون بالای کوه بود که فارغ از تکنولوژی بهت ثابت میکردم عاشقتم :)
۱.۲k
۰۷ آبان ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.