پس از آنکه فرانتس دوم، تاج امپراتور مقدس روم را در بحبوحه
پس از آنکه فرانتس دوم، تاج امپراتور مقدس روم را در بحبوحه جنگهای ناپلئونی کنار گذاشت و خود را فرانتس یکم، امپراتور اتریش خواند، امپراتوری مقدس روم که از ۳۵۰ ایالت جداازهم تشکیل شده بود، در ۶ اوت ۱۸۰۶ میلادی بهطور کامل منحل شد.
با این وجود، عقاید انقلابی و ملیگرایانه مردم آلمان که منشأ آن انقلاب فرانسه بود و طی جنگهای انقلاب فرانسه گسترش یافته بود، آنها را به سوی هدف یکپارچگی آلمان زیر یک پرچم به پیش برد.
پس از شکست ناپلئون، کنگره وین که به کوشش کلمنز ونزل ون مترنیخ (صدراعظم اتریش) میان سفیران قوای اروپایی برای حفظ توازن قدرت در اروپا در ۱۸۱۵ تشکیل شده بود، راه را برای بازگشت خاندان سلطنتی به تمام ایالات آلمانی هموار کرد؛ ولی به جای ۳۵۰ ایالت تنها ۳۸ ایالت خودمختار در یک کنفدراسیون آلمانی به رهبری اتریش گردهم آمدند. از این پس «دیت (مجلس نمایندگان)» این کنفدراسیون در فرانکفورت محلی برای رقابت سیاسی، نظامی و جغرافیایی دو کشور اصلی آن، یعنی «امپراتوری اتریش» و «پادشاهی پروس»، برای افزایش نفوذ سیاسی و اقتصادی خود و همچنین سرکوب جنبشهای انقلابی شد.
از ۱۸۱۸ جنبشهای ملیگرایی در بین دانشجویانی که در جنگهای ناپلئونی علیه فرانسه شرکت کرده بودند بروز کرد.
در سال ۱۸۶۱، ویلهلم یکم به پادشاهی پروس رسید و دو اقدام مهم انجام داد: الف) تقویت ارتش پروس ب) گماشتن «اتو فون بیسمارک» به صدراعظمی پروس.
بیسمارک روی وحدت و یگانگی آلمان پافشاری داشت و تنها کسی بود که از عهده حل این معضل برمیآمد. بنابراین با آغاز کردن سه جنگ با دانمارک، اتریش و فرانسه، این متحدسازی را تحقق بخشید.
دانمارک دو ایالت آلمانی شلسویگ و هولشتاین را در تصرف خود داشت و پروس بارها به این مسئله اعتراض کرده بود. در ۱۸۶۴، بیسمارک با موافقت اتریش جنگ با دانمارک را شروع کرد و این دو را به تصرف خود درآورد.
به علت اختلاف بر سر جانشینی سایر ایالات آلمانی میان اتریش و پروس، در ۱۸۶۶ جنگی میان این دو کشور آغاز شد که ۲ ماه به طول انجامید و باز هم با پیروزی پروس و تضعیف قدرت اتریش و با واسطهگری فرانسه به پایان رسید.
پس از این جنگ برای اداره ایالات آلمانی بدون حضور اتریش، کنفدراسیون آلمان منحل شد و «کنفدراسیون آلمان شمالی» تشکیل شد؛ احساسات ملیگرایانه در مجارهای اتریش بروز یافت و اتریش مجبور شد خودمختاری مجارستان را بپذیرد و نام این کشور به اتریش-مجارستان تغییر یافت. اتریش-مجارستان نیز که در برابر روسیه و عثمانی نیاز به متحدی قدرتمند داشت، با پروس (آلمان آینده) و ایتالیا دست به سازش زد.
معاهده پراگ میان اتریش و پروس و پیروزی پروس موجب نگرانی و مخالفت با ناپلئون سوم در فرانسه شد.
در ۱۸۶۸ میلادی، با یک انقلاب، ملکه ایزابلا را از پادشاهی برکنار شد و برای پادشاهی جدید، «لئوپولد» از دودمان پروسی هوهنتسولرن کاندیدا شد. ناپلئون سوم با ارسال یک سفیر، از پادشاه پروس ویلهلم یکم درخواست کرد که از پادشاهی لئوپولد حمایت نکند. ویلهلم ضمن اعلام حمایت نکردن آن، پیامی به بیسمارک فرستاد. بیسمارک با تحریف پیام ویلهلم و بیان آن، کاری کرد که خودداری پادشاه پروس از پاسخ به ناپلئون سوم، برای فرانسه توهینآمیز تلقی شود. در نتیجه فرانسه در ژوئیه ۱۸۷۰ پروس را تحریم کرد و به این کشور اعلان جنگ داد.
در حالیکه فرانسه در انزوای کامل سیاسی قرار داشت جنگ میان دو کشور در اوت ۱۸۷۰ رخ داد؛ اما در کمتر از یک ماه آثار شکست در ارتش فرانسه پدیدار شد. ناپلئون سوم که محاصره شده بود بدون قید و بند تسلیم و خواستار آتشبس شد، امپراتوری دوم فرانسه برافتاد و جمهوری سوم فرانسه تشکیل شد.قرارداد صلحی که در ۲۷ فوریه آماده شده بود در ۱۰ می ۱۸۷۱ به امضای نهایی رسید که به صلح فرانکفورت مشهور است و طبق آن مقرر شد که جمهوری فرانسه تشکیل «امپراتوری آلمان» را به رسمیت بشناسد و بخشی از دو ایالت فرانسوی «آلزاس» و «لورن» را تقدیم آلمان کند.
بدین ترتیب در ژانویه ۱۸۷۱، تمام ایالات آلمانی متحد شده و امپراتوری آلمان را تشکیل دادند و ویلهلم یکم خودش را قیصر و امپراتور آلمان خواند.
#afhu #آلمان #پروس #اتریش #فرانسه #بیسمارک #دانمارک #ویلهلم
با این وجود، عقاید انقلابی و ملیگرایانه مردم آلمان که منشأ آن انقلاب فرانسه بود و طی جنگهای انقلاب فرانسه گسترش یافته بود، آنها را به سوی هدف یکپارچگی آلمان زیر یک پرچم به پیش برد.
پس از شکست ناپلئون، کنگره وین که به کوشش کلمنز ونزل ون مترنیخ (صدراعظم اتریش) میان سفیران قوای اروپایی برای حفظ توازن قدرت در اروپا در ۱۸۱۵ تشکیل شده بود، راه را برای بازگشت خاندان سلطنتی به تمام ایالات آلمانی هموار کرد؛ ولی به جای ۳۵۰ ایالت تنها ۳۸ ایالت خودمختار در یک کنفدراسیون آلمانی به رهبری اتریش گردهم آمدند. از این پس «دیت (مجلس نمایندگان)» این کنفدراسیون در فرانکفورت محلی برای رقابت سیاسی، نظامی و جغرافیایی دو کشور اصلی آن، یعنی «امپراتوری اتریش» و «پادشاهی پروس»، برای افزایش نفوذ سیاسی و اقتصادی خود و همچنین سرکوب جنبشهای انقلابی شد.
از ۱۸۱۸ جنبشهای ملیگرایی در بین دانشجویانی که در جنگهای ناپلئونی علیه فرانسه شرکت کرده بودند بروز کرد.
در سال ۱۸۶۱، ویلهلم یکم به پادشاهی پروس رسید و دو اقدام مهم انجام داد: الف) تقویت ارتش پروس ب) گماشتن «اتو فون بیسمارک» به صدراعظمی پروس.
بیسمارک روی وحدت و یگانگی آلمان پافشاری داشت و تنها کسی بود که از عهده حل این معضل برمیآمد. بنابراین با آغاز کردن سه جنگ با دانمارک، اتریش و فرانسه، این متحدسازی را تحقق بخشید.
دانمارک دو ایالت آلمانی شلسویگ و هولشتاین را در تصرف خود داشت و پروس بارها به این مسئله اعتراض کرده بود. در ۱۸۶۴، بیسمارک با موافقت اتریش جنگ با دانمارک را شروع کرد و این دو را به تصرف خود درآورد.
به علت اختلاف بر سر جانشینی سایر ایالات آلمانی میان اتریش و پروس، در ۱۸۶۶ جنگی میان این دو کشور آغاز شد که ۲ ماه به طول انجامید و باز هم با پیروزی پروس و تضعیف قدرت اتریش و با واسطهگری فرانسه به پایان رسید.
پس از این جنگ برای اداره ایالات آلمانی بدون حضور اتریش، کنفدراسیون آلمان منحل شد و «کنفدراسیون آلمان شمالی» تشکیل شد؛ احساسات ملیگرایانه در مجارهای اتریش بروز یافت و اتریش مجبور شد خودمختاری مجارستان را بپذیرد و نام این کشور به اتریش-مجارستان تغییر یافت. اتریش-مجارستان نیز که در برابر روسیه و عثمانی نیاز به متحدی قدرتمند داشت، با پروس (آلمان آینده) و ایتالیا دست به سازش زد.
معاهده پراگ میان اتریش و پروس و پیروزی پروس موجب نگرانی و مخالفت با ناپلئون سوم در فرانسه شد.
در ۱۸۶۸ میلادی، با یک انقلاب، ملکه ایزابلا را از پادشاهی برکنار شد و برای پادشاهی جدید، «لئوپولد» از دودمان پروسی هوهنتسولرن کاندیدا شد. ناپلئون سوم با ارسال یک سفیر، از پادشاه پروس ویلهلم یکم درخواست کرد که از پادشاهی لئوپولد حمایت نکند. ویلهلم ضمن اعلام حمایت نکردن آن، پیامی به بیسمارک فرستاد. بیسمارک با تحریف پیام ویلهلم و بیان آن، کاری کرد که خودداری پادشاه پروس از پاسخ به ناپلئون سوم، برای فرانسه توهینآمیز تلقی شود. در نتیجه فرانسه در ژوئیه ۱۸۷۰ پروس را تحریم کرد و به این کشور اعلان جنگ داد.
در حالیکه فرانسه در انزوای کامل سیاسی قرار داشت جنگ میان دو کشور در اوت ۱۸۷۰ رخ داد؛ اما در کمتر از یک ماه آثار شکست در ارتش فرانسه پدیدار شد. ناپلئون سوم که محاصره شده بود بدون قید و بند تسلیم و خواستار آتشبس شد، امپراتوری دوم فرانسه برافتاد و جمهوری سوم فرانسه تشکیل شد.قرارداد صلحی که در ۲۷ فوریه آماده شده بود در ۱۰ می ۱۸۷۱ به امضای نهایی رسید که به صلح فرانکفورت مشهور است و طبق آن مقرر شد که جمهوری فرانسه تشکیل «امپراتوری آلمان» را به رسمیت بشناسد و بخشی از دو ایالت فرانسوی «آلزاس» و «لورن» را تقدیم آلمان کند.
بدین ترتیب در ژانویه ۱۸۷۱، تمام ایالات آلمانی متحد شده و امپراتوری آلمان را تشکیل دادند و ویلهلم یکم خودش را قیصر و امپراتور آلمان خواند.
#afhu #آلمان #پروس #اتریش #فرانسه #بیسمارک #دانمارک #ویلهلم
۴.۹k
۱۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.