ببخش که زبانم نچرخید بگویم دلتنگی
ببخش که زبانم نچرخید بگویم دلتنگی
امانم را بریده،
که دوست داشتنت از عمیق ترین لایههای دلم برآمد، پرید توی گلوم و نتوانستم تحویلت دهم..
من آدمِ دوست داشتن های پرسر و صدا نیستم..
آرامم، ساکت کمی خجالتی.
این یادت باشد،
آدمهای آرام رازهای پرآشوب دارند.
و تو پرآشوب ترین رازِ منی،
مَگوترینش...
بی اجازه نفس میکشی قدم میزنی زندگی میکنی
لا به لای تمام سکوتهام، نگاهها و شعرهام.
امانم را بریده،
که دوست داشتنت از عمیق ترین لایههای دلم برآمد، پرید توی گلوم و نتوانستم تحویلت دهم..
من آدمِ دوست داشتن های پرسر و صدا نیستم..
آرامم، ساکت کمی خجالتی.
این یادت باشد،
آدمهای آرام رازهای پرآشوب دارند.
و تو پرآشوب ترین رازِ منی،
مَگوترینش...
بی اجازه نفس میکشی قدم میزنی زندگی میکنی
لا به لای تمام سکوتهام، نگاهها و شعرهام.
۵.۴k
۱۸ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.