بارگیران شهر آرل اثری از ونگوگ
بارگیران شهر آرل اثری از ونگوگ
کشیده شده در سال 1888میلادی
من امروز یک صحنه باشکوه و بسیار عجیب دیدم.
وینسنت ون گوگ در اواخر ژوئیه سال 1888 میلادی به برادرش چنین نوشت:
من امروز یک صحنه باشکوه و بسیار عجیب دیدم.
یک قایق بسیار بزرگ که با بار زغال سنگ، روی رود رون حرکت میکرد، در اسکله پهلو گرفت.
از بالای آن دیده میشد که محموله اش بخاطر رطوبت و انعکاس نور آفتاب در حال درخشیدنند.
رنگ آب مانند یک مروارید خاکستری با رگه های طلایی بود و ابر، مانند جواهری در آسمان با زنجیری نارنجی رنگ، و دورنمای شهر هم بنفش کبود رنگ بود.
روی قایق، کارگران کوچک اندام، با لباس سفید و آبی کثیف، میآمدند و میرفتند و محموله های ساحل را حمل میکردند.
*
ونگوگ بعد از مدت کوتاهی از نوشتن این نامه به برادرش تئو، این تابلو را ترسیم کرد
#بخون
کشیده شده در سال 1888میلادی
من امروز یک صحنه باشکوه و بسیار عجیب دیدم.
وینسنت ون گوگ در اواخر ژوئیه سال 1888 میلادی به برادرش چنین نوشت:
من امروز یک صحنه باشکوه و بسیار عجیب دیدم.
یک قایق بسیار بزرگ که با بار زغال سنگ، روی رود رون حرکت میکرد، در اسکله پهلو گرفت.
از بالای آن دیده میشد که محموله اش بخاطر رطوبت و انعکاس نور آفتاب در حال درخشیدنند.
رنگ آب مانند یک مروارید خاکستری با رگه های طلایی بود و ابر، مانند جواهری در آسمان با زنجیری نارنجی رنگ، و دورنمای شهر هم بنفش کبود رنگ بود.
روی قایق، کارگران کوچک اندام، با لباس سفید و آبی کثیف، میآمدند و میرفتند و محموله های ساحل را حمل میکردند.
*
ونگوگ بعد از مدت کوتاهی از نوشتن این نامه به برادرش تئو، این تابلو را ترسیم کرد
#بخون
۱.۸k
۲۳ تیر ۱۳۹۹