ابری رسید و آسمانم از تو پر شد

🌱🍒ابری رسید و آسمانم از تو پر شد
بارانی آمد، آب‌دانم از تو پر شد

نام تو اول بغض بود و بعد از آن اشک
اول دلم پس دیدگانم از تو پر شد

جان جوان بودی تو و چندان دمیدی
تا قلبت ای بخت جوانم از تو پر شد

خون نیستی تا در تن میرنده گنجی
جانی تو و من جاودانم از تو پر شد

چون شیشه‌ می‌گرداند عشق، از روز اول
تا روز آخر، استکانم از تو پر شد

در باغ خواهش‌های تن روییدی اما
آن‌قدر بالیدی که جانم از تو پر شد

پیش گل سرخ تو،‌ برگ زرد من کیست؟
آه ای بهاری که خزانم از تو پر شد…

با هر چه و هر کس تو را تکرار کردم
تا فصل فصل داستانم از تو پر شد

آیینه‌ها در پیش خورشیدت نشاندم
و آن‌قدر ماندم تا جهانم از تو پر شد🌱🍒

“حسین منزوی“
دیدگاه ها (۰)

🍒🌱سر خود را مزن این‌گونه به سنگدل دیوانه تنهادل‌تنگمنشین در ...

🍒🌱مثل همیشه آخر حرفمو حرف آخرم رابا بغض می‌خورم!عمری‌ستلبخند...

گیلان من

🍒🌱اگر نمی‌توانی به کسیامید بدهی نا امیدش نکن!اگر شنونده خوبی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط