از تماشای دو چشمت منکه حیران میشوم

از تماشای دو چشمت منکه حیران میشوم!
با تو شعرم نو شده، اما غزلخوان میشوم

تا نگاهی میسپارم دست دیدارت به شوق
دست و پا گم میکنم گاهی هراسان میشوم

عابری هستی که از چشمان من رد میشوی
بسکه زیبایی به دیدارت خیابان میشوم!

چیست در"چت"با تو ای جانم!؟ که در "اینترنتم"
سوی گوشی میروم از شوق تو"آن ..." میشوم

 از دل دریا بسوی آسمان رفتم، ببین!

با چه احساسی برایت مثل "باران" میشوم!

من اگر بی دین و ایمان باشم اما سمت تو
آخر از قرآن دنیایت مسلمان میشوم!

چشم بگذار و بیاد روزهای کودکی

دارم اینجا پشت رویای تو پنهان میشود.
از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*
https://t.me/monlightyy/AAAAADwlabGn5JpFx5ds8A
دیدگاه ها (۹)

اسفند که عاشق شویسال را با بوسه تحویل می کنیحتی اگر سال نو،ن...

چشمهای توعجب کهنه شرابی دارد به تووابستهشدن خانه خرابی دارد...

تو...شبیه یک دریا،خاطراتت...امواج،و من رها کرده خویش را در د...

نوشتم بر در و دیوار ، چشمتنوشتم با تبِ سرشار ، چشمتنوشتی از ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط