سلسله پستهای زندگی نامه امیرالمؤمنین حیدر از ولادت تا شها
سلسله پستهای #زندگی_نامه_امیرالمؤمنین_حیدر_از_ولادت_تا_شهادت
#فصل_هجدهم : #جنگ_صفین
#قسمت_یازدهم :
نبرد عمرو عاص با علی علیه السلام هم تماشائی بوده و ماجرای آن نیز شنیدنی میباشد.
.
.
عمرو عاص شخص حیله گر و محتاطی بود
او نه تنها از جنگ با علی علیه السلام بیمناک بود
بلکه
با سایر رزمجویان مشهور هم درگیر نمیشد و در عین حال پیش مردم هم نمیخواست خود را جبون و بز دل نشان دهد.
اتفاقاً روزی علی علیه السلام در لباس شخص ناشناس درآمده و آهسته آهسته وارد میدان شد و نزدیک سپاهیان شام رسید و سپس دور گشت.
حرکات آن روز علی علیه السلام بیشتر به رزمجوئی اشخاص ترسو شباهت داشت.
عمروعاص که همیشه در جستجوی چنین اشخاص ترسو بود فرصت را مغتنم شمرد و برای اینکه او هم ضرب شستی نشان دهد به سوی آن سوار ناشناس شتافت تا بلکه با کشتن او شجاعت خود را به مردم شام نشان دهد غافل از اینکه آن سوار علی علیه السلام است.
.
.
چون به نزدیکی های او رسید این رجز را میخواند:
ای سرداران کوفه که اهل فتنه ها هستید
ای کشندگان عثمان آن مرد امین.
این کار شما برای حزن و اندوه بس است
شما را میزنم و علی را (در میان شما) نمی بینم .
.
.
علی علیه السلام که عمرو عاص را کاملا در دسترس خود دید ناگهان چون شیر بر او تاخت و در پاسخ رجز عمرو چنین فرمود:
منم آن امام قرشی امین که بزرگان یمن و ساکنان نجد و عدن به امامت من خشنودند
من پدر حسین و حسن هستم.
.
.
علی علیه السلام ضمن معرفی خود با سرعت تمام به طعن نیزه او را از زین اسب به زمین انداخت و شمشیر خود را در بالا سر وی بجولان در آورد.
عمرو چون علی علیه السلام را شناخت خود را در بن بست عجیبی دید.
بندهای دلش پاره شد و تمام آرزوها و آمالش را نقش بر آب دید و مرگ را در جلو چشمان خود برأی العین مشاهده کرد.
.
.
وقتی برق شمشیر علی علیه السلام چشمان بهت زده او را خیره نمود در حالیکه هیچگونه امید نجاتی نداشت
از مکر خود و نجابت آن حضرت
استفاده کرد و بهمان حال که به پشت افتاده بود فورا دو پای خود را بلند نموده و عورت خود را نمایان ساخت و به جای سپر در برابر شمشیر علی علیه السلام عورت او سپر وی گردید.
.
.
علی علیه السلام که در بزرگواری و حیا و کرم کفو و همتائی نداشت به حالت شرم از او رو گردانید و به راه افتاد و فرمود:
خدا لعنت کند تو را که مدیون و آزاد شده عورت خود گشتی.
.
.
عمرو پای خود را مدتی در هوا نگه داشت تا فاصله علی علیه السلام با او زیاد گردید.
آنگاه ترسان و لرزان و افتان و خیزان رو به گریز نهاد و خون از دهان و بینی او میچکید.
بالاخره به هر ترتیبی بود خود را به سرا پرده معاویه رسانید و نفس راحتی کشید.
.
.
#ادامه_دارد
#سلام_بر_اهلبیت
#سلام_بر_اهل_بیت
#سلام_بر_امام_علی #تا_غدیر #با_غدیر
#شیعه #علی #مولود_کعبه #امام_علی #امام_علی_علیه_السلام
#یا_مهدی_ادرکنی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#بصیرت_افزائی
#بسیج_سایبری
#shia_muslim #shia_islam #shia_religion #islam_shia #shia #muslim #islam #religion
#حق_پایدار_است
#فصل_هجدهم : #جنگ_صفین
#قسمت_یازدهم :
نبرد عمرو عاص با علی علیه السلام هم تماشائی بوده و ماجرای آن نیز شنیدنی میباشد.
.
.
عمرو عاص شخص حیله گر و محتاطی بود
او نه تنها از جنگ با علی علیه السلام بیمناک بود
بلکه
با سایر رزمجویان مشهور هم درگیر نمیشد و در عین حال پیش مردم هم نمیخواست خود را جبون و بز دل نشان دهد.
اتفاقاً روزی علی علیه السلام در لباس شخص ناشناس درآمده و آهسته آهسته وارد میدان شد و نزدیک سپاهیان شام رسید و سپس دور گشت.
حرکات آن روز علی علیه السلام بیشتر به رزمجوئی اشخاص ترسو شباهت داشت.
عمروعاص که همیشه در جستجوی چنین اشخاص ترسو بود فرصت را مغتنم شمرد و برای اینکه او هم ضرب شستی نشان دهد به سوی آن سوار ناشناس شتافت تا بلکه با کشتن او شجاعت خود را به مردم شام نشان دهد غافل از اینکه آن سوار علی علیه السلام است.
.
.
چون به نزدیکی های او رسید این رجز را میخواند:
ای سرداران کوفه که اهل فتنه ها هستید
ای کشندگان عثمان آن مرد امین.
این کار شما برای حزن و اندوه بس است
شما را میزنم و علی را (در میان شما) نمی بینم .
.
.
علی علیه السلام که عمرو عاص را کاملا در دسترس خود دید ناگهان چون شیر بر او تاخت و در پاسخ رجز عمرو چنین فرمود:
منم آن امام قرشی امین که بزرگان یمن و ساکنان نجد و عدن به امامت من خشنودند
من پدر حسین و حسن هستم.
.
.
علی علیه السلام ضمن معرفی خود با سرعت تمام به طعن نیزه او را از زین اسب به زمین انداخت و شمشیر خود را در بالا سر وی بجولان در آورد.
عمرو چون علی علیه السلام را شناخت خود را در بن بست عجیبی دید.
بندهای دلش پاره شد و تمام آرزوها و آمالش را نقش بر آب دید و مرگ را در جلو چشمان خود برأی العین مشاهده کرد.
.
.
وقتی برق شمشیر علی علیه السلام چشمان بهت زده او را خیره نمود در حالیکه هیچگونه امید نجاتی نداشت
از مکر خود و نجابت آن حضرت
استفاده کرد و بهمان حال که به پشت افتاده بود فورا دو پای خود را بلند نموده و عورت خود را نمایان ساخت و به جای سپر در برابر شمشیر علی علیه السلام عورت او سپر وی گردید.
.
.
علی علیه السلام که در بزرگواری و حیا و کرم کفو و همتائی نداشت به حالت شرم از او رو گردانید و به راه افتاد و فرمود:
خدا لعنت کند تو را که مدیون و آزاد شده عورت خود گشتی.
.
.
عمرو پای خود را مدتی در هوا نگه داشت تا فاصله علی علیه السلام با او زیاد گردید.
آنگاه ترسان و لرزان و افتان و خیزان رو به گریز نهاد و خون از دهان و بینی او میچکید.
بالاخره به هر ترتیبی بود خود را به سرا پرده معاویه رسانید و نفس راحتی کشید.
.
.
#ادامه_دارد
#سلام_بر_اهلبیت
#سلام_بر_اهل_بیت
#سلام_بر_امام_علی #تا_غدیر #با_غدیر
#شیعه #علی #مولود_کعبه #امام_علی #امام_علی_علیه_السلام
#یا_مهدی_ادرکنی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#بصیرت_افزائی
#بسیج_سایبری
#shia_muslim #shia_islam #shia_religion #islam_shia #shia #muslim #islam #religion
#حق_پایدار_است
۲.۶k
۰۱ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.