🔆 پندانه
🔆 پندانه
خدا از مادر به تو مهربانتر است
در زمان حضرت موسی (علیهالسلام) پسر مغروری بود که دختر ثروتمندی گرفته بود.
عروس مخالف مادرشوهر خود بود.
پسر به اصرار عروس، مجبور شد مادر پیر خود را بر کول گرفته و بالای کوهی ببرد تا مادر را گرگ بخورد.
مادر پیر خود را بالای کوہ رساند. چشم در چشم مادر کرد. اشک چشم مادر را دید و سریع برگشت.
به موسی ندا آمد:
برو در فلان کوہ، مهر مادر را نگاہ کن.
مادر با چشمانی اشکبار و دستانی لرزان دست به دعا برداشته بود و میگفت:
خدایا! ای خالق هستی! من عمر خود را کردهام و برای مرگ حاضرم. فرزندم جوان است و تازهداماد. تو را به بزرگیات قسم میدهم پسرم را در مسیر برگشت به خانهاش از شر گرگ در امان دار که او تنهاست.
ندا آمد:
ای موسی! مهر مادر را میبینی؟ با اینکه جفا دیدہ ولی وفا میکند.
بدان من نسبت به بندگانم از این پیرزن نسبت به پسرش مهربانترم.
*💡در جورینو.، جوری نو ببینید👇*
(دوازده گروه)
https://chat.whatsapp.com/GWzMeSbbj7q9P5LLHgHVMy
خدا از مادر به تو مهربانتر است
در زمان حضرت موسی (علیهالسلام) پسر مغروری بود که دختر ثروتمندی گرفته بود.
عروس مخالف مادرشوهر خود بود.
پسر به اصرار عروس، مجبور شد مادر پیر خود را بر کول گرفته و بالای کوهی ببرد تا مادر را گرگ بخورد.
مادر پیر خود را بالای کوہ رساند. چشم در چشم مادر کرد. اشک چشم مادر را دید و سریع برگشت.
به موسی ندا آمد:
برو در فلان کوہ، مهر مادر را نگاہ کن.
مادر با چشمانی اشکبار و دستانی لرزان دست به دعا برداشته بود و میگفت:
خدایا! ای خالق هستی! من عمر خود را کردهام و برای مرگ حاضرم. فرزندم جوان است و تازهداماد. تو را به بزرگیات قسم میدهم پسرم را در مسیر برگشت به خانهاش از شر گرگ در امان دار که او تنهاست.
ندا آمد:
ای موسی! مهر مادر را میبینی؟ با اینکه جفا دیدہ ولی وفا میکند.
بدان من نسبت به بندگانم از این پیرزن نسبت به پسرش مهربانترم.
*💡در جورینو.، جوری نو ببینید👇*
(دوازده گروه)
https://chat.whatsapp.com/GWzMeSbbj7q9P5LLHgHVMy
۴.۷k
۳۰ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.