وقتی عضو هشتمی و هیچوقت باهم کنار نمیاید...
وقتی عضو هشتمی و هیچوقت باهم کنار نمیاید...
پارت سوم ویو هانا
رفتم داخل سالن کنسرت و پشت سر من هم چانیول اومد و دیدم تهیونگ رفت رو صندلی تماشاچی ها نشست پیش بقیه اعضا و داشت با حرص نکا میکرد منم شروع کردم به خواندن آهنگ `Im yours` (تو اسلاید بعد یکمم شو گذاشتم )
بعضی موقع ها به ته نگاه میکردم که داره حرص میخوره و دستش رو محکم مشت کرده هعی چقدر از این آدم خوشم میاد و در عین حال بدم میاد (از خداتم باشه) کنسرت تمام شد رفتم تو سالن رختکن پسرا هم اومدن
شوگا:عالی بودی هانا تو هم عالی بود چانیول شی چانیول :ممنون
جیهوپ :وایی هانا اون لحظه که رو زمین اونجوری نشسته بودی رو خیلی دوست داشتم
جیمین:خیلی باحال بود اهنگ تو
نامی:چرا نگفتی میخوای آهنگ درست کنی ؟!
جین :اگر میگفتی ما بهت کمک میکردیم کوک:راست میگه
+آخه میخواستم یک جورایی سورپرایز بشید
یونگی:تهیونگ تو چیزی نمیخوای بگی ؟!
ته:من خستم زودتر میرم هروقت میخواید بیاید
+تهیونگ
_خداحافظ چانیول :فکر کنم از اینکه من باهات بودم ناراحت شده
+نه بابا ولش کن...خب حتما خسته ای برو استراحت کن ... خداحافظ
چانیول : خداحافظ
یونگی:تهیونگ ناراحت شد ؟!
جیمین :آره فکر کنم
نامجون :اما برا چی اون که با هانا لج هست
کوک:همچین لج هم نه
+یعنی چی؟!
جیهوپ: یعنی این که میشه گفت یه حس های بهت داره
+(خنده)شوخی خوبی بود
جین :فکر نکنم شوخی باشه چون سر اجرا حرص داشت میخورد دستش رو مشت کرده بود رده ناخوناش رو دستش افتاده بود بچه
+من ...فکر کنم باید یه سر پیشش برم ...
وقتی پسرا اون جوری گفتن یه جوری شدم تصمیم گرفتم برم از خودش بپرسم رسیدم خونه رفتم داخل که دیدم ته رو مبل نشسته رفتم پیشش نشستم
+ته ته
_هوم
+تو منو دوست داری ؟!
_چ،چی؟!
+یعنی تو به من علاقه داری ؟!
_میدونی من....
نظر یادت نره رفیق!!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#TAE#TAEHYUNG
پارت سوم ویو هانا
رفتم داخل سالن کنسرت و پشت سر من هم چانیول اومد و دیدم تهیونگ رفت رو صندلی تماشاچی ها نشست پیش بقیه اعضا و داشت با حرص نکا میکرد منم شروع کردم به خواندن آهنگ `Im yours` (تو اسلاید بعد یکمم شو گذاشتم )
بعضی موقع ها به ته نگاه میکردم که داره حرص میخوره و دستش رو محکم مشت کرده هعی چقدر از این آدم خوشم میاد و در عین حال بدم میاد (از خداتم باشه) کنسرت تمام شد رفتم تو سالن رختکن پسرا هم اومدن
شوگا:عالی بودی هانا تو هم عالی بود چانیول شی چانیول :ممنون
جیهوپ :وایی هانا اون لحظه که رو زمین اونجوری نشسته بودی رو خیلی دوست داشتم
جیمین:خیلی باحال بود اهنگ تو
نامی:چرا نگفتی میخوای آهنگ درست کنی ؟!
جین :اگر میگفتی ما بهت کمک میکردیم کوک:راست میگه
+آخه میخواستم یک جورایی سورپرایز بشید
یونگی:تهیونگ تو چیزی نمیخوای بگی ؟!
ته:من خستم زودتر میرم هروقت میخواید بیاید
+تهیونگ
_خداحافظ چانیول :فکر کنم از اینکه من باهات بودم ناراحت شده
+نه بابا ولش کن...خب حتما خسته ای برو استراحت کن ... خداحافظ
چانیول : خداحافظ
یونگی:تهیونگ ناراحت شد ؟!
جیمین :آره فکر کنم
نامجون :اما برا چی اون که با هانا لج هست
کوک:همچین لج هم نه
+یعنی چی؟!
جیهوپ: یعنی این که میشه گفت یه حس های بهت داره
+(خنده)شوخی خوبی بود
جین :فکر نکنم شوخی باشه چون سر اجرا حرص داشت میخورد دستش رو مشت کرده بود رده ناخوناش رو دستش افتاده بود بچه
+من ...فکر کنم باید یه سر پیشش برم ...
وقتی پسرا اون جوری گفتن یه جوری شدم تصمیم گرفتم برم از خودش بپرسم رسیدم خونه رفتم داخل که دیدم ته رو مبل نشسته رفتم پیشش نشستم
+ته ته
_هوم
+تو منو دوست داری ؟!
_چ،چی؟!
+یعنی تو به من علاقه داری ؟!
_میدونی من....
نظر یادت نره رفیق!!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#TAE#TAEHYUNG
۲۰.۶k
۱۸ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.