کسیسوالمیکند

کسی‌سوال‌می‌کند
«به خاطرچه زنده‌ای...؟»
و من برای زندگی تو را بهانه می‌کنم ...

مریم حیدر زاده
دیدگاه ها (۱)

باد، مشتی ورق از دفتر عمر آورده استعشق سرگرمی سوزاندن این او...

در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرماصلا به تو افتاد مسیرم که بم...

در فکر تو بستم چمدان را و همین فکر مثل خوره افتاده به جانم ک...

کوتاه‌نظر غافل از آن سرو بلند استکاین جامه به اندازه‌ی هرکس ...

صدای تو خوب است بگو برای مان

کسی سوال می‌کندبه خاطر چه زنده‌ای؟ و من برای زندگیتو را بهان...

کسی ‌سوال‌ می‌کند به خاطر چه زنده‌ ای؟و من برای زندگی تو را ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط