سلسله پستهای زندگی نامه امیرالمؤمنین حیدر از ولادت تا شها
سلسله پستهای #زندگی_نامه_امیرالمؤمنین_حیدر_از_ولادت_تا_شهادت
#فصل_دوازهم : شورای شش نفری عمر...
#قسمت_هفتم :
پس از جریان شورا، عبدالرحمن مردم را در مسجد پیغمبر جمع نمود تا در حضور مهاجر و انصار رأی خود را اعلام کند
آنگاه
برای اینکه تظاهر به بی طرفی و بی نظری خود نماید اول بطرف علی علیه السلام رفت و گفت:
یا علی من هم مصلحت در آن می بینم که امروز همه مسلمین با تو بیعت کنند ولی!!! شما هم به شرط اینکه طبق دستور خدا، سنت پیغمبر و روش شیخین حکومت کنید!
عبدالرحمن میدانست که نه تنها خلافت اسلامی بلکه تمام ملک و ملکوت را در اختیار #علی بگذارند کلمه ای بر خلاف حق و حقیقت نمیگوید و کوچکترین عملی را که با رضای خدا منافات داشته باشد انجام نمیدهد و چون #روش_شیخین #برخلاف_حق بود
پس
علی علیه السلام چنین شرطی را نخواهد پذیرفت بدین جهت میخواست در پیش مردم از آن حضرت اتخاذ سند کند!
علی علیه السلام فرمود:
من به دستور الهی و سنت پیغمبر صلی الله علیه و آله و روش خودم که همان رضای خدا و سنت پیغمبر است رفتار میکنم نه به روش دیگران.
البته عبدالرحمن و عثمان و سایر مردم نیز انتظار شنیدن همین سخن را داشتند و میدانستند که آن حضرت سخن به کذب نگوید و از راه حق منحرف نشود.
از طرفی علی علیه السلام خلافت ابوبکر و عمر را غاصبانه میدانست و از تضییع حق خود شکایت داشت اکنون چگونه ممکن است که روش آن دو را تصدیق کند؟
عبد الرحمن سپس به طرف عثمان رفت و همان جمله ای را که برای علی علیه السلام گفته بود به عثمان نیز پیشنهاد کرد ولی برای عثمان که از فرط ذوق و شوق سر از پا نمی شناخت پاسخ مثبت بر این جمله خیلی آسان و حتی کمال آرزو بود او حاضر بود که چنین قولی را با خون خود بنویسد و امضاء کند.
بانگ زد: سوگند میخورم که جز طریق شیخین به راهی نروم و از روش آنها منحرف نشوم.
عبد الرحمن دست بیعت به دست عثمان داد و او را به خلافت تبریک گفت ....
#ادامه_دارد
همانهایی که از حیدر بریدند
حسین بن علی را سر بریدند.....
#سلام_بر_اهلبیت
#سلام_بر_اهل_بیت
#سلام_بر_امام_علی #تا_غدیر #با_غدیر
#شیعه #علی #مولود_کعبه #امام_علی #امام_علی_علیه_السلام
#یا_مهدی_ادرکنی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#بصیرت_افزائی
#بسیج_سایبری
#shia_muslim #shia_islam #shia_religion #islam_shia #shia #muslim #islam #religion
#حق_پایدار_است
#فصل_دوازهم : شورای شش نفری عمر...
#قسمت_هفتم :
پس از جریان شورا، عبدالرحمن مردم را در مسجد پیغمبر جمع نمود تا در حضور مهاجر و انصار رأی خود را اعلام کند
آنگاه
برای اینکه تظاهر به بی طرفی و بی نظری خود نماید اول بطرف علی علیه السلام رفت و گفت:
یا علی من هم مصلحت در آن می بینم که امروز همه مسلمین با تو بیعت کنند ولی!!! شما هم به شرط اینکه طبق دستور خدا، سنت پیغمبر و روش شیخین حکومت کنید!
عبدالرحمن میدانست که نه تنها خلافت اسلامی بلکه تمام ملک و ملکوت را در اختیار #علی بگذارند کلمه ای بر خلاف حق و حقیقت نمیگوید و کوچکترین عملی را که با رضای خدا منافات داشته باشد انجام نمیدهد و چون #روش_شیخین #برخلاف_حق بود
پس
علی علیه السلام چنین شرطی را نخواهد پذیرفت بدین جهت میخواست در پیش مردم از آن حضرت اتخاذ سند کند!
علی علیه السلام فرمود:
من به دستور الهی و سنت پیغمبر صلی الله علیه و آله و روش خودم که همان رضای خدا و سنت پیغمبر است رفتار میکنم نه به روش دیگران.
البته عبدالرحمن و عثمان و سایر مردم نیز انتظار شنیدن همین سخن را داشتند و میدانستند که آن حضرت سخن به کذب نگوید و از راه حق منحرف نشود.
از طرفی علی علیه السلام خلافت ابوبکر و عمر را غاصبانه میدانست و از تضییع حق خود شکایت داشت اکنون چگونه ممکن است که روش آن دو را تصدیق کند؟
عبد الرحمن سپس به طرف عثمان رفت و همان جمله ای را که برای علی علیه السلام گفته بود به عثمان نیز پیشنهاد کرد ولی برای عثمان که از فرط ذوق و شوق سر از پا نمی شناخت پاسخ مثبت بر این جمله خیلی آسان و حتی کمال آرزو بود او حاضر بود که چنین قولی را با خون خود بنویسد و امضاء کند.
بانگ زد: سوگند میخورم که جز طریق شیخین به راهی نروم و از روش آنها منحرف نشوم.
عبد الرحمن دست بیعت به دست عثمان داد و او را به خلافت تبریک گفت ....
#ادامه_دارد
همانهایی که از حیدر بریدند
حسین بن علی را سر بریدند.....
#سلام_بر_اهلبیت
#سلام_بر_اهل_بیت
#سلام_بر_امام_علی #تا_غدیر #با_غدیر
#شیعه #علی #مولود_کعبه #امام_علی #امام_علی_علیه_السلام
#یا_مهدی_ادرکنی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#بصیرت_افزائی
#بسیج_سایبری
#shia_muslim #shia_islam #shia_religion #islam_shia #shia #muslim #islam #religion
#حق_پایدار_است
۱.۴k
۱۶ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.