نمی دانم چرا اما به قدری دوستت دارم

نمی دانم چرا، اما به قدری دوستت دارم

که از بیچارگی گاهی به حال خویش می گریم...
دیدگاه ها (۱)

ناز کمتر کن، که من اهل تمنّا نیستمزنده با عشقم، اسیر سود و س...

چشم تو تیر خلاصم ,گونه ات جادوی دلازلبانت من چطوری بگذرم جان...

دلبرانه دل به دنبال تو میاید هنوز عاشقانه سر به بالین تو می...

می گویند گاهی تنها یک دعای ازته دل کافیست تا همچی عوض شودنمی...

می گویند گاهی تنها یک دعای از ته دل کافیست تا همه چیز عوض شو...

دوستت دارممثل خداوند كه نخستين مخلوق خویش را...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط