هنوز چیزی از جنسیت سرم نمی شد که گفتند تو دختری، دختر که
هنوز چیزی از جنسیت سرم نمیشد که گفتند تو دختری، دختر که از این شیطنتها نمیکند!
و همانجا بود که فهمیدم باید حواسم را بیشتر جمع کنم...
وقتی هفت سالم شد و باید به مدرسه میرفتم، خیلی سخت بود که وسط بازیگوشیهایم مقنعه سر کنم و تازه حواسم به چانهی لعنتیاش هم باشد که مبادا کج شود و مردم مسخرهام کنند. میدانید؟ هیچکس از دختر بچههای بینظم و شلخته خوشش نمیآمد!
کمی بزرگتر که شدم، همیشه یکی بود که در مقابل اشتیاق و خنده، چپ چپ نگاهم کند و بگوید "دختر که بلند بلند نمیخندد!" یا وقتی در جمعی که چند نفر آقا در آن حضور داشت، حرف میزدم چشمانش را گرد کند، ابرو در هم بکشد و لب گزهای کند که یعنی "دختر که در جمع، حرف نمیزند!"
زیاد پیش آمده که دلم گرفته، هوای تفریح و سفر کرده و زیاد شنیدهام که "دختر که تنهایی جایی نمیرود!"
این منم...
همان که بارها بخاطر بلندیِ ناخنش یا لاکی که زده، وسطِ کلاس درس، از دفترِ مدرسه صدایش کردند و هربار فقط سرش را پایین انداخت، خرد شد اما سکوت کرد...
همان که همیشه خودش را از چشمانِ ناظم مدرسه میدزدید، چون از نگاه دقیق و جدیاش ترسیده بود و هنوز هم هرکجا که به کسی گیر دادند، ناخودآگاه به خودش میگیرد...
همان که بخاطر رنگ جورابش بازخواست شد و روسریِ قرمز که سرش میکرد؛ از نگاه و حرفهای مردم میترسید!
همانی که حس میکرد از سیارهی دیگری آمده، وگرنه این حجم مغایرت خواستههایش با ارزشهای جمع، واقعا مشکوک بود!
من همانیام که اجازه نداد این چشم غرهها و چپ چپ نگاه کردنها، دنیای صورتیِ درونش را متلاشی کند و از جنسیتش برایش سد بسازند...
و حالا یاد گرفته بدون توجه به نظراتِ دیگران، کاری که میداند درست است را بکند و به خواستههای بی دلیل و منطقِ دیگران، بی توجه باشد.
✏️ #نرگس_صرافیان_طوفان
#متن_ناب #دلنوشته #دل_نوشته #مهربانو۲۰۱۸ #دختر #دخترانه #دخترونه #کودکی #کودک #جنسیت #تبعیض_جنسی #خنده #گریه #شادی #حرف_مردم #دخترانگی
کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸
https://t.me/joinchat/AAAAAEZCXhtYKvSlLlU1Cw
تلگرام و اینستاگرام من:
@MehrBanooo_2018
و همانجا بود که فهمیدم باید حواسم را بیشتر جمع کنم...
وقتی هفت سالم شد و باید به مدرسه میرفتم، خیلی سخت بود که وسط بازیگوشیهایم مقنعه سر کنم و تازه حواسم به چانهی لعنتیاش هم باشد که مبادا کج شود و مردم مسخرهام کنند. میدانید؟ هیچکس از دختر بچههای بینظم و شلخته خوشش نمیآمد!
کمی بزرگتر که شدم، همیشه یکی بود که در مقابل اشتیاق و خنده، چپ چپ نگاهم کند و بگوید "دختر که بلند بلند نمیخندد!" یا وقتی در جمعی که چند نفر آقا در آن حضور داشت، حرف میزدم چشمانش را گرد کند، ابرو در هم بکشد و لب گزهای کند که یعنی "دختر که در جمع، حرف نمیزند!"
زیاد پیش آمده که دلم گرفته، هوای تفریح و سفر کرده و زیاد شنیدهام که "دختر که تنهایی جایی نمیرود!"
این منم...
همان که بارها بخاطر بلندیِ ناخنش یا لاکی که زده، وسطِ کلاس درس، از دفترِ مدرسه صدایش کردند و هربار فقط سرش را پایین انداخت، خرد شد اما سکوت کرد...
همان که همیشه خودش را از چشمانِ ناظم مدرسه میدزدید، چون از نگاه دقیق و جدیاش ترسیده بود و هنوز هم هرکجا که به کسی گیر دادند، ناخودآگاه به خودش میگیرد...
همان که بخاطر رنگ جورابش بازخواست شد و روسریِ قرمز که سرش میکرد؛ از نگاه و حرفهای مردم میترسید!
همانی که حس میکرد از سیارهی دیگری آمده، وگرنه این حجم مغایرت خواستههایش با ارزشهای جمع، واقعا مشکوک بود!
من همانیام که اجازه نداد این چشم غرهها و چپ چپ نگاه کردنها، دنیای صورتیِ درونش را متلاشی کند و از جنسیتش برایش سد بسازند...
و حالا یاد گرفته بدون توجه به نظراتِ دیگران، کاری که میداند درست است را بکند و به خواستههای بی دلیل و منطقِ دیگران، بی توجه باشد.
✏️ #نرگس_صرافیان_طوفان
#متن_ناب #دلنوشته #دل_نوشته #مهربانو۲۰۱۸ #دختر #دخترانه #دخترونه #کودکی #کودک #جنسیت #تبعیض_جنسی #خنده #گریه #شادی #حرف_مردم #دخترانگی
کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸
https://t.me/joinchat/AAAAAEZCXhtYKvSlLlU1Cw
تلگرام و اینستاگرام من:
@MehrBanooo_2018
۶.۲k
۲۰ خرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.