تو چه رد ه به چشمان تو عادت ردم
تو چه ڪردے ڪه به چشمان تو عادت ڪردم
روز و شب در طلبت سخت عبادت ڪردم
شدم از دیدهء تو مست و نوشتم شعری
به فدایت گلِ من، باز جسارت ڪردم
ڪشف ڪردم لب مستانهء الڪل گونت
از همان روز به پیمانه خیانت ڪردم
دوستت دارم و این عشق ندارد شعبه
بر سر عشقِ تو با خلق رقابت ڪردم
آنقدر خوب و عزیزے ڪه برایت هر شب
از خدایم طلب اوج سعادت ڪردم
گر چه رفتے و ندیدے همه احساسم را
هر چه شعرست براے تو ڪتابت ڪردم
آخر از سردے رفتار تو رنجید دلم
سخت دلگیر شدم، باز نجابت ڪردم
گفته بودے چه ڪسے روز قیامت را دید؟
من براے تو به پا روز قیامت ڪردم
تو ڪه از فاصله ها هیچ نمے ترسیدی
من ولے فاصله را باز رعایت ڪردم
چشم من بود به ساعت ڪه ببینم رویت
بعد ڪوچت بخدا پشت به ساعت ڪردم..
روز و شب در طلبت سخت عبادت ڪردم
شدم از دیدهء تو مست و نوشتم شعری
به فدایت گلِ من، باز جسارت ڪردم
ڪشف ڪردم لب مستانهء الڪل گونت
از همان روز به پیمانه خیانت ڪردم
دوستت دارم و این عشق ندارد شعبه
بر سر عشقِ تو با خلق رقابت ڪردم
آنقدر خوب و عزیزے ڪه برایت هر شب
از خدایم طلب اوج سعادت ڪردم
گر چه رفتے و ندیدے همه احساسم را
هر چه شعرست براے تو ڪتابت ڪردم
آخر از سردے رفتار تو رنجید دلم
سخت دلگیر شدم، باز نجابت ڪردم
گفته بودے چه ڪسے روز قیامت را دید؟
من براے تو به پا روز قیامت ڪردم
تو ڪه از فاصله ها هیچ نمے ترسیدی
من ولے فاصله را باز رعایت ڪردم
چشم من بود به ساعت ڪه ببینم رویت
بعد ڪوچت بخدا پشت به ساعت ڪردم..
- ۷.۳k
- ۲۳ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط