ء
ء
نسلی که دنیا بهش فُ(ح)ش داده
لاکپشتای به پشت افتاده
شادیای بعد الکل بودیم
درد بود و کم تحمّل بودیم
مست بودیم،با یه مُشت افتادیم
اینجوری شد که به پشت افتادیم
گیر گرگای درشت افتادیم
دنیا انقد ما رو کشت،افتادیم
#
مث دوزاری کج،دیر اما
اتفاقِ دَمِ آژیر اما
از همون اوّلشم رام نبود
غیرِ سرگیجه و سَرسام نبود
زندگی،بددهنِ مستی که
فحش میداد و با صدام نبود
هیشکدومتون نمیفهمیدم
هیشکی غیر خودم جام نبود
بچّگی بغضِ دهندارم بود
دهنم همقدِ رویام نبود
چشمَمو بستم و پوتینشو بست
چشم وا کردم و بابام نبود
#
پرچم کشور خودمختارم
قرمزیِ کفنِ بابا بود
عطر دوران دبیرستانم
بوی باروت تن بابا بود
باد اومد،پرچم خونیمون رفت
نوجوونی و جوونیمون رفت
هرچی دندون رو جیگر میذاشتیم
لای دندون گازانبر بودیم
سوخت دادیم ولی فهمیدیم
ما تو این فیلم کتکخور بودیم
#
مث من ریخته تو شهر،ببین
پره بیریخته تو شهر،ببین
سرِمون مزرعه ی خشخاشه
اگه برداشت کنیم دس(ت)گیریم
ما یه مشتجوون سالخورده ایم
اگه دس(ت)گیر شیم از دس(ت) میریم
ما که وقتِ عشق،بازی کردیم
پارتیزانی عشقبازی کردیم
#
واسه ما از آسمون بمب میاد
واسه ما دستِ خدا تنگه مگه؟
وسطِ جنگ به دنیا اومدیم
مث احمقا میگیم:جنگه مگه؟
میگن آسمون یه رنگه همه جا
یکی نیس بپُرسه؛خوشرنگه مگه؟
فقط عزراٸیل سرِ وقت میاد
عزراٸیل جناب سرهنگه مگه؟
#
ما رو مثلِ موشِ آزمایشگاهی
به سَگای هار پیوند زدن
[نیوتون سازیِ بومی] ََ،یعنی-
ما رو با سیبِ دماوند زدن
اومدن اَبرومونو دُرُس(ت)کُنن
دستشون درد نکنه!گَند زدن
کاری از دست کسی بر نمیاد
یه شبه دنیا رو دس(ت)بند زدن
@arian_davoodi
#آرین_داودی
#شٸرنوبیل
#محاوره
#محاوره_سالاری
#شعر #ادبیات #شعر_امروز #دال #نشست_ادبی_دال
📷 Photo: @permanentinsane
نسلی که دنیا بهش فُ(ح)ش داده
لاکپشتای به پشت افتاده
شادیای بعد الکل بودیم
درد بود و کم تحمّل بودیم
مست بودیم،با یه مُشت افتادیم
اینجوری شد که به پشت افتادیم
گیر گرگای درشت افتادیم
دنیا انقد ما رو کشت،افتادیم
#
مث دوزاری کج،دیر اما
اتفاقِ دَمِ آژیر اما
از همون اوّلشم رام نبود
غیرِ سرگیجه و سَرسام نبود
زندگی،بددهنِ مستی که
فحش میداد و با صدام نبود
هیشکدومتون نمیفهمیدم
هیشکی غیر خودم جام نبود
بچّگی بغضِ دهندارم بود
دهنم همقدِ رویام نبود
چشمَمو بستم و پوتینشو بست
چشم وا کردم و بابام نبود
#
پرچم کشور خودمختارم
قرمزیِ کفنِ بابا بود
عطر دوران دبیرستانم
بوی باروت تن بابا بود
باد اومد،پرچم خونیمون رفت
نوجوونی و جوونیمون رفت
هرچی دندون رو جیگر میذاشتیم
لای دندون گازانبر بودیم
سوخت دادیم ولی فهمیدیم
ما تو این فیلم کتکخور بودیم
#
مث من ریخته تو شهر،ببین
پره بیریخته تو شهر،ببین
سرِمون مزرعه ی خشخاشه
اگه برداشت کنیم دس(ت)گیریم
ما یه مشتجوون سالخورده ایم
اگه دس(ت)گیر شیم از دس(ت) میریم
ما که وقتِ عشق،بازی کردیم
پارتیزانی عشقبازی کردیم
#
واسه ما از آسمون بمب میاد
واسه ما دستِ خدا تنگه مگه؟
وسطِ جنگ به دنیا اومدیم
مث احمقا میگیم:جنگه مگه؟
میگن آسمون یه رنگه همه جا
یکی نیس بپُرسه؛خوشرنگه مگه؟
فقط عزراٸیل سرِ وقت میاد
عزراٸیل جناب سرهنگه مگه؟
#
ما رو مثلِ موشِ آزمایشگاهی
به سَگای هار پیوند زدن
[نیوتون سازیِ بومی] ََ،یعنی-
ما رو با سیبِ دماوند زدن
اومدن اَبرومونو دُرُس(ت)کُنن
دستشون درد نکنه!گَند زدن
کاری از دست کسی بر نمیاد
یه شبه دنیا رو دس(ت)بند زدن
@arian_davoodi
#آرین_داودی
#شٸرنوبیل
#محاوره
#محاوره_سالاری
#شعر #ادبیات #شعر_امروز #دال #نشست_ادبی_دال
📷 Photo: @permanentinsane
۱.۵k
۱۵ مرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.