تنم تابوت غمگینی جانم را نمی فهمد

تنم تابوت غمگینی ڪہ جانم را نمی فهمد
دل تنگم حصار استخوانم را نمی فهمد
شبیہ بغض نوزادی ڪہ ساعتهاست می گرید
پر از حرفم اما ڪسی زبانم را نمی فهمد ...
😔
دیدگاه ها (۱)

موهایم را بلند کردم که وقتی از خواب بیدار میشوم پریشانی اش د...

یک نفر باید باشد،که قبل از گنجشکهای پشتِ پنجره اتکه قبل از ز...

#تو ❤ دور ترین شاخه ی ممنوع ترین میوه ایبرای من...آه اگر د...

اینجا من،بستگی دارم به #تو،به حرفهایت،آرامشت،به بودنت...اینج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط