تنم تابوت غمگینی ڪہ جانم را نمی فهمددل تنگم حصار استخوانم را نمی فهمدشبیہ بغض نوزادی ڪہ ساعتهاست می گریدپر از حرفم اما ڪسی زبانم را نمی فهمد ... 😔