گاهی پیش می آید که دلت یک اتفاق خوب می خواهد

گاهی پیش می آید که دلت یک اتفاق خوب می خواهد.
اتفاقی که از روزمرگی نجاتت دهد.
اتفاقی که حالت را خوب کند.
حتی حاضری در هوای یخ زده ی زمستان پیاده قدم بزنی، به هوای اینکه آفتابی بتابد و تو را گرم کند.
نمی دانی چه می خواهی.
فقط می گویی منتظر یک اتفاق تازه هستی.
به ترنمی دلبسته می شوی و روزی هزاربار با گوش جان آن نوای موسیقی را می شنوی،
اما باز هم نمی دانی که چه می خواهی
آشفته و بی قرار هستی.
و باز هم نمی دانی که چه می خواهی.
من راز این بی قراری ات را می دانم.
دلت یک دوست می خواهد!
کسی را که فقط بشود با او چند کلام حرف زد.
شاید هم گاهی دلت یواشکی چیز بیشتری بخواهد.
شاید هم دلت به سرش زده باز عاشق شود!!!
دیدگاه ها (۰)

حالا کهدلبری را بلد شدیدهنر دل نگه داشتن راهم زودتر یاد بگیر...

"هَمیـشـ∝ـگـےِ" قلبــــم باش !♥️‌شاید • تکـــراری • باشدولی‌...

🥰میدونی چیه تموم داروهای روان پزشکی و گیاهی‏برای کاهش استرس،...

الهی شکر برای همه آدم خوبای زندگی مونبرای همه آدم حسابیاهمون...

_درخت باشم ... یک‌ گوشه ی این دنیای بزرگ افتاده باشم تنهای ت...

چپتر ۹ _ آرکانیوم و جنونماه ها گذشت...و سکوت خانه کوچک لیندا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط