به سراغ چه کس از گوشه تنهایی خود آمده ای؟
به سراغ چه کس از گوشه تنهایی خود آمده ای؟
پی جا پای تو ردیست ز غم
پی فردای تو اما هنوز ...
پنجره دست به دستان غزلهای ستاره داده است
ای که از آمدنت در دل من نیست قرار!
آرزومند توام با هر بار
که نفس میکشم و سینه برون میدهمـش
اما...!!!
ای که از فاصله ها آمده ای !
تا که غم از دل من دور کنی
آشنا سنگ صبور!
من نه آنم که به اندیشه فردای امید
بار خود بسته ای هـمراه شدی
در دلـم پنجره در پنجره بی فردایی
وسعت درد مرا نیست به جز تنهایی
اهل آبادیه عشـق!
ای که با شور و ترنم پی من با غزل و ستاره ها آمده ای!
در دلت چیست بگو؟
پی جا پای تو ردیست زغم
پی فردای تو اما...
که گفت:
آن سفر کرده به آرامی و لبخند
خمـوش!!!
#اهل_آبادیِ_عشق
پی جا پای تو ردیست ز غم
پی فردای تو اما هنوز ...
پنجره دست به دستان غزلهای ستاره داده است
ای که از آمدنت در دل من نیست قرار!
آرزومند توام با هر بار
که نفس میکشم و سینه برون میدهمـش
اما...!!!
ای که از فاصله ها آمده ای !
تا که غم از دل من دور کنی
آشنا سنگ صبور!
من نه آنم که به اندیشه فردای امید
بار خود بسته ای هـمراه شدی
در دلـم پنجره در پنجره بی فردایی
وسعت درد مرا نیست به جز تنهایی
اهل آبادیه عشـق!
ای که با شور و ترنم پی من با غزل و ستاره ها آمده ای!
در دلت چیست بگو؟
پی جا پای تو ردیست زغم
پی فردای تو اما...
که گفت:
آن سفر کرده به آرامی و لبخند
خمـوش!!!
#اهل_آبادیِ_عشق
۷۵۱
۱۰ خرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱۹۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.