عشق باید صبر می کرد ، جوانی مان باید به تعویق می افتاد ،
عشق باید صبر میکرد ، جوانیمان باید به تعویق میافتاد ، موهامان باید سفید نمیشد و ریشههامان باید سبز میماند تا کارهامان تمام شود و برگردیم
همه چیز باید میماند برای بعد ؛ برای وقتی که جنگها را تمام کردیم و طلسمها را شکستیم و دغدغههای حیاتیِ کمتری داشتیم
همه چیز باید میماند برای بعد ، برای وقتی که «عشق» مسئلهی مضحک و دور از ذهنی نبود و آغوش ، آلام و رنجهای آدمی را التیام میبخشید
کدام آدمی وسط میدان جنگ ، دلش برای کسی تنگ میشود و کدام مبارزی ، روی مین ایستاده و به چشمهای خمار کسی فکر میکند؟
اینجا که ما ایستادهایم ، «عشق» اولویت هیچکس نیست ؛ ما کارهای بزرگتری داریم و تمام تمرکز و احساسمان را برای انسانهای بیگناهی گذاشتهایم که قربانی سیاست میشوند و برای کودکانی که پر میکشند و برای بالهای سنگینی که روی زمین جا مانده...
زمان باید به احترام جبر جغرافیایی که ما ناخواسته تحمل کردیم ، از حرکت میایستاد و عشق باید صبر میکرد و جوانیمان باید به درازا میکشید تا ما هم به وقتش عاشقی کنیم و بخندیم و نگران هیچ چیز نباشیم ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
همه چیز باید میماند برای بعد ؛ برای وقتی که جنگها را تمام کردیم و طلسمها را شکستیم و دغدغههای حیاتیِ کمتری داشتیم
همه چیز باید میماند برای بعد ، برای وقتی که «عشق» مسئلهی مضحک و دور از ذهنی نبود و آغوش ، آلام و رنجهای آدمی را التیام میبخشید
کدام آدمی وسط میدان جنگ ، دلش برای کسی تنگ میشود و کدام مبارزی ، روی مین ایستاده و به چشمهای خمار کسی فکر میکند؟
اینجا که ما ایستادهایم ، «عشق» اولویت هیچکس نیست ؛ ما کارهای بزرگتری داریم و تمام تمرکز و احساسمان را برای انسانهای بیگناهی گذاشتهایم که قربانی سیاست میشوند و برای کودکانی که پر میکشند و برای بالهای سنگینی که روی زمین جا مانده...
زمان باید به احترام جبر جغرافیایی که ما ناخواسته تحمل کردیم ، از حرکت میایستاد و عشق باید صبر میکرد و جوانیمان باید به درازا میکشید تا ما هم به وقتش عاشقی کنیم و بخندیم و نگران هیچ چیز نباشیم ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
۲۷.۷k
۰۵ دی ۱۴۰۳