جاسوس پارت ۴۲
_______________
*پرش زمانی به فردا صبح*
ویو شوگا
چشمام رو وقتی باز کردم دیدم ا/ت بغلمه و ل‌خ‌ت‌ه هوففف دیشب مگه چندتا لیوان خوردم دیدم هنوز توشم آروم ازش کشیدم بیرون رفتم حموم شیر آب وان رو باز کردم و منتظر بودم پر شه وقتی پر شد ا/ت رو براید بغلش کردم گذاشتمش تو وان و خودم پشتش نشستم شروع به ماساژ دادنش کردم ولی ا/ت اصلا بیدار نشد بعد چندمین از وان اومدیم بیرون و موها و بردنش رو خشک کردم و لباس هاش رو تنش کردم واسه خودمم همینطور ولی ا/ن بیدار نشده بود دیگه داشتم نگران میشدم هرچی صداش کردم جواب نداد اتفاقی براش نیفتاده باشه در رو باز کردم و ا/ت رو براید بغلش کردم و بردمش پایین که دیدم بچه ها پایین
شوگا: اینجا چیکار میکنید؟
کوک: سوال ما هم هست انگار دیشب خیلی خوردیم
جین : امم ا/ت؟
شوگا: نمیدونم ولی هرچی صداش میکنم بیدار نمیشه
جیهوپ: بزار ببینم(نمیدونم گفتم یا نه ولی جیهوپ کمی دکتری خونده و کارهای دکتری رو بلده) این داره میسوزه بهتره ببریمش بیمارستان
شوگا: باشه
شوگا سوار ماشینش شد وا/ت رو گذاشت رو صندلی و رفت به سمت بیمارستان
*بعد چندمین*
دکتر اومد و گفت
دکتر: ایشون رابطه ی ج‌ن‌س‌ی سختی داشتن که باعث آسیب دیدن رحمشون شده که ممکنه دیگه نتونه بچه دار بشه و باید هرچه سریعترعمل باشه
شوگا: چ...چی باشه هرکاری لازمه رو بکنید
ویو ادمین
خوب حدودا ۱ ساعت گذشته بود که ا/ت رو بردن به اتاق عمل و خبری نبود شوگا خیلی نگران بود و به خودش لعنت میفرستاد که اونقدر خورد و بعدش هم مجبوره طوری رفتار کنه انگار براش مهم نیست
که دکتر ا/ت اومد
شوگا: دکتر حالش چطوره
دکتر: خوشبختانه عمل به خوبی پیش رفت ولی هنوز هم ممکنه سخت بچه دار بشه(وایی یاد چیز افتادم یکی رفته بود تو لایو نامجون گفت من وسط عملیات منحرفانه بودم ولی به خاطر اینکه تو اومدی لایو تمومش کردم🤣) و حدود ۱ ساعت دیگه بهوش میان
شوگا: ممنونم/من چیکار کردم/
خوب دیگه چیزی نشد بریم پرش زمانی به ۱ ساعت بعد
ا/ت بهوش اومده بود و شوگا رفت به دیدنش
ا/ت:ارباب
شوگا:چه عجب بهوش اومدی میدونی چقدر خرجت کردم؟*جدی و سرد*/ چراااا نمیتونم تحمل کنمممممم/
ا/ت:م...متاسفم/ خودش این کار رو باهام کرده تلبکار هم هست ولی بازم نمیتونم از دستش بدم من چرا باید عاشق این میشدم که منو نمیخواد😔/
شوگا: میرم کارهای ترخیص رو انجام بدم اماده باش که کلی کار داری انجام بدی*جدی و سرد*/دو روز دو روز تحمل کن/
ا/ت:چشم*بغض*/شوگا لعنتت کنن(عه عه با برادرم درست حرف بزن) که نه میتونم از دست عصبانی باشم نه عاشقت بین این دوتا موندمممم/
*پرش زمانی به فردا صبح*
ویو شوگا
چشمام رو وقتی باز کردم دیدم ا/ت بغلمه و ل‌خ‌ت‌ه هوففف دیشب مگه چندتا لیوان خوردم دیدم هنوز توشم آروم ازش کشیدم بیرون رفتم حموم شیر آب وان رو باز کردم و منتظر بودم پر شه وقتی پر شد ا/ت رو براید بغلش کردم گذاشتمش تو وان و خودم پشتش نشستم شروع به ماساژ دادنش کردم ولی ا/ت اصلا بیدار نشد بعد چندمین از وان اومدیم بیرون و موها و بردنش رو خشک کردم و لباس هاش رو تنش کردم واسه خودمم همینطور ولی ا/ن بیدار نشده بود دیگه داشتم نگران میشدم هرچی صداش کردم جواب نداد اتفاقی براش نیفتاده باشه در رو باز کردم و ا/ت رو براید بغلش کردم و بردمش پایین که دیدم بچه ها پایین
شوگا: اینجا چیکار میکنید؟
کوک: سوال ما هم هست انگار دیشب خیلی خوردیم
جین : امم ا/ت؟
شوگا: نمیدونم ولی هرچی صداش میکنم بیدار نمیشه
جیهوپ: بزار ببینم(نمیدونم گفتم یا نه ولی جیهوپ کمی دکتری خونده و کارهای دکتری رو بلده) این داره میسوزه بهتره ببریمش بیمارستان
شوگا: باشه
شوگا سوار ماشینش شد وا/ت رو گذاشت رو صندلی و رفت به سمت بیمارستان
*بعد چندمین*
دکتر اومد و گفت
دکتر: ایشون رابطه ی ج‌ن‌س‌ی سختی داشتن که باعث آسیب دیدن رحمشون شده که ممکنه دیگه نتونه بچه دار بشه و باید هرچه سریعترعمل باشه
شوگا: چ...چی باشه هرکاری لازمه رو بکنید
ویو ادمین
خوب حدودا ۱ ساعت گذشته بود که ا/ت رو بردن به اتاق عمل و خبری نبود شوگا خیلی نگران بود و به خودش لعنت میفرستاد که اونقدر خورد و بعدش هم مجبوره طوری رفتار کنه انگار براش مهم نیست
که دکتر ا/ت اومد
شوگا: دکتر حالش چطوره
دکتر: خوشبختانه عمل به خوبی پیش رفت ولی هنوز هم ممکنه سخت بچه دار بشه(وایی یاد چیز افتادم یکی رفته بود تو لایو نامجون گفت من وسط عملیات منحرفانه بودم ولی به خاطر اینکه تو اومدی لایو تمومش کردم🤣) و حدود ۱ ساعت دیگه بهوش میان
شوگا: ممنونم/من چیکار کردم/
خوب دیگه چیزی نشد بریم پرش زمانی به ۱ ساعت بعد
ا/ت بهوش اومده بود و شوگا رفت به دیدنش
ا/ت:ارباب
شوگا:چه عجب بهوش اومدی میدونی چقدر خرجت کردم؟*جدی و سرد*/ چراااا نمیتونم تحمل کنمممممم/
ا/ت:م...متاسفم/ خودش این کار رو باهام کرده تلبکار هم هست ولی بازم نمیتونم از دستش بدم من چرا باید عاشق این میشدم که منو نمیخواد😔/
شوگا: میرم کارهای ترخیص رو انجام بدم اماده باش که کلی کار داری انجام بدی*جدی و سرد*/دو روز دو روز تحمل کن/
ا/ت:چشم*بغض*/شوگا لعنتت کنن(عه عه با برادرم درست حرف بزن) که نه میتونم از دست عصبانی باشم نه عاشقت بین این دوتا موندمممم/
۳.۱k
۱۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.