خاطراتشهدا

#خاطرات_شهدا📚

یکی از هم‌سنگرهایش در سوریه می‌گفت:
من بستنِ کمربند ایمنی را در سوریه
از #محمودرضا یاد گرفتم
تا می‌نشست پشتِ فرمان کمربندش را می‌بست
یکبار به او گفتم:
اینجا دیگر چرا می‌بندی..؟!
اینجا که پلیس نیست
گفت:
می‌دانی‌ چقدر‌ زحمت‌ کشیده‌ام
با‌ تصادف‌ نمیرم..؟!:)

#شهید_محمودرضا_بیضایی🌱
دیدگاه ها (۱)

😂😂😂

‏آقای مامور نیروی انتظامی که برای این دختر کوچولو کفش خریدی ...

#شهید_گمنام

کجا پیدا کنم دیگر شراب از این طهوراتر...#چایخانه_حضرت#حرم#حر...

سه پارتی هیسونگ p۲

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط