قمار عشق

#قمار_عشق
#فیک
part 8
ویو کوک
رسیدیم به مقصد که یه بار معروف بود تا ساعت 11 رزروش کرده بودم رفتیم داخل و شراب برنج سفارش دادیم، منتظر موندیم تا برسن بعد پنج مین در باز شد..
دهنم وا مونده چطور یه دختر میتون اینقدر هات باشه و درعین حال کیوت؟
محوش شده بودم



ویو شوگا
منتظر بودیم که برسن یک دفعه در باز شد و دو تا دختر اومدن داخل نمیتونستم چشاشم رو از روی یکیشون بردارم، موهای سبز رنگش و لبای قلوه ایش توجهم رو جلب کرده بود


ویو ا. ت
رسیدم وقتی رفتیم داخل با سه تا پسر جذاب روبرو شدیم. نگاهم کلا رو اونیکی یه لباس نیم تنه تور به تن داشت بود.
یک هو احساس کرد تپش قلب گرفتم یعنی عاشقش شدم؟؟(طبیعیه هرکی کوک رو ببین تپش قلب میگیره😂)


(# علامت جیمین،& علامت کوک، ٪ علامت شوگا)
+سـ..لام من ک.. کیـ..م ا. ت هستم
وای خدا چرا لکنت گرفتم (تو دلش)
&سلام من هم جئون جونگ کوک هستم
*دست دادن*
&چرا یه هس خوبی دارم نسبت بهش یعنی عاشقش شدم*تو دلش*
+خش.. بختم
&همچنین *لبخند*
_سلام من کانگ یانگسا هستم
٪سلام مین یونگی هستم ولی شوگا صدام کنین
_خشبختم شوگا
٪هوم
ویو ا. ت
لینا هنوز نیومده بود یکم نگران بودم دلشوره داشتم از طرفی هم انگار نسبت به کوک حس داشتم که در باز شد....بله کیوت باند ما یعنی لینا رسید
("علامت لینا)
"های ببخشید دیر کردم
+سلام عسلم
" عا فقط من لباس سفید پوشیدم *خنده*



ویو جیمین
یک دفعه در باز شد و یه دختر بامزه با موهای ابی اسمونی ولباس سفید و لی اومد داخل چشماش برق میزد قلبم داشت از جاش در میومد . وای پسر دقیقا هم استایل منه .


ویو راوی
بعد از کمی صحبت و اشنایی شروع کردن به بازی..


+خب پس ست اول با جیمین و لینا ست دوم با شوگا ویانگسا و ست اخر با من و کوک
&هوم

ادامه داره😈
اسلاید دو استایل لینا🙂