اسم: به انتخواب خودتون 🤤
اسم: به انتخواب خودتون 🤤
پارت2
کاگیاما: چشم
_ همین که هیناتا از در اومد تو کاگیاما حواسش پرت شد و توپ خورد تو یه سرش و به هیناتا دل داد 😁🤭
هیناتا :* یا خدا الانه که بیچاره بشم
مربی: کاگیاما خوبی
کاگیاما:... ای
همه :🤣🤣🤣🤣🤣🤣
هیناتا چی شده چی رو از دست دادم ها... ها... ها😲
مربی 😁😁😁😁هیچی برو گرم کن که خیلی کارداری
_ مربی سال دومی بود و هیناتا سال اولی رو مربی عاشق هیناتا بوده 😅😅
نیشینویا :* مسله اینکه مربی به هیناتا دل باخته 😎😎
هیناتا : نیشینویا.. اون پسره میا.. همونی که باهاش مسابقه دادیم..
نیشینویا: اها اونو میگی 😏 راستی یه پیام برات داشت گفت امروز ساعت1:30 کنار پل بری ببینیش
هیناتا : اها.. ولی تمرین چی میشه خیلی کار دارم 😔ولی باشه 😁😅
میا : برم که دیره یعنی میاد
کاگیاما : اهای هیناتا میشه یه خواهشی .. ازت.. بکنم.. میشه امشب بیای خونه ی ما و سرویس منو درست کنی
هیناتا هم که فراموش کار گفت: باشه حتما 😁
کاگیاما :پس الان با من میای بریم
هیناتا : بریییییم
نیشینویا :* این بچه مگه قرار نبود بره پیش میا.... پاس بده 🤣
هیناتا : کاگیاما من وقتی اومدم تو باشگاه اولین کسی که به چشمم خورد تو بودی و احساس کردم میتونم روت حساب کن و ازت خوشم یعنی نه ار اوناش منظورم اینه که حس خوبی بهم دادی..
کاگیاما :* وااااااایییی حالا چه قلتی کنم
هیناتا : چرا گوجه شدی من که چیزی نگفتم * خب شایدم ازش خوشم بیاد😊..... ولی خیلی ترسناکه 😑
کاگیاما : اهای هیناتا رسیدیم..
میا : ها اون هیناتا نیست چرا داره میره خونه ی اون پسره مگه قرار نبود بیار سر پل
هیناتا :* ای.. وای من باید ساعت 1:۳۰ برم پیش میا . خب مهم نی یه بهونه میارم
تا پارت بعدی بای بای😁
پارت2
کاگیاما: چشم
_ همین که هیناتا از در اومد تو کاگیاما حواسش پرت شد و توپ خورد تو یه سرش و به هیناتا دل داد 😁🤭
هیناتا :* یا خدا الانه که بیچاره بشم
مربی: کاگیاما خوبی
کاگیاما:... ای
همه :🤣🤣🤣🤣🤣🤣
هیناتا چی شده چی رو از دست دادم ها... ها... ها😲
مربی 😁😁😁😁هیچی برو گرم کن که خیلی کارداری
_ مربی سال دومی بود و هیناتا سال اولی رو مربی عاشق هیناتا بوده 😅😅
نیشینویا :* مسله اینکه مربی به هیناتا دل باخته 😎😎
هیناتا : نیشینویا.. اون پسره میا.. همونی که باهاش مسابقه دادیم..
نیشینویا: اها اونو میگی 😏 راستی یه پیام برات داشت گفت امروز ساعت1:30 کنار پل بری ببینیش
هیناتا : اها.. ولی تمرین چی میشه خیلی کار دارم 😔ولی باشه 😁😅
میا : برم که دیره یعنی میاد
کاگیاما : اهای هیناتا میشه یه خواهشی .. ازت.. بکنم.. میشه امشب بیای خونه ی ما و سرویس منو درست کنی
هیناتا هم که فراموش کار گفت: باشه حتما 😁
کاگیاما :پس الان با من میای بریم
هیناتا : بریییییم
نیشینویا :* این بچه مگه قرار نبود بره پیش میا.... پاس بده 🤣
هیناتا : کاگیاما من وقتی اومدم تو باشگاه اولین کسی که به چشمم خورد تو بودی و احساس کردم میتونم روت حساب کن و ازت خوشم یعنی نه ار اوناش منظورم اینه که حس خوبی بهم دادی..
کاگیاما :* وااااااایییی حالا چه قلتی کنم
هیناتا : چرا گوجه شدی من که چیزی نگفتم * خب شایدم ازش خوشم بیاد😊..... ولی خیلی ترسناکه 😑
کاگیاما : اهای هیناتا رسیدیم..
میا : ها اون هیناتا نیست چرا داره میره خونه ی اون پسره مگه قرار نبود بیار سر پل
هیناتا :* ای.. وای من باید ساعت 1:۳۰ برم پیش میا . خب مهم نی یه بهونه میارم
تا پارت بعدی بای بای😁
۱.۳k
۱۷ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.