در زمان یکی از پیامبران گذشته،مؤمنی در بیابان با سگ
در زمان یکی از پیامبران گذشته،مؤمنی در بیابان با سگ تشنه ای بر خورد کرد،عمامه خود را از سر باز کرد و از طول به چهار قسمت تقسیم نمود و آنها را به هم گره زد؛در نتیجه طنابی درست شد و کلاه خودش را به شکل دلوی کوچک درست کرده و به وسیلۀ آن طناب و دلو از چاه آب کشید و آن سگ بی صاحب بیابانی را که از تشنگی در شرف نابودی بود از مرگ حتمی نجات داد.سپس دستار و کلاه خود را در بیابان رها نموده و با سر برهنه به خانه رفت.همان شب پیغمبر وقت از طرف خداوند متعال مأمور شد به خانۀ او برود و بشارت بدهد که خداوند متعال تمام گناهان او را بخشیده است.
خدمت به حیوانات این همه ثواب دارد طبعاً خدمت به انسان که اشرف مخلوقات خداوند است قطعاً ثوابش بیشتر است؛و خدمت به مؤمن ثوابش از خدمت به غیر مؤمن بیشتر است،به خصوص خدمت به دل های شکسته ثوابش با خود خداست.خداوند متعال در حدیث قدسی می فرماید:«اَنَا عِندَ المُنکَسِرِةِ قُلُوبُهُم»من پیش دل های شکسته هستم.یعنی وقتی خدمت به شکسته دلان نمودی به محضر قرب خدا مشرف شده ای.
خدمت به حیوانات این همه ثواب دارد طبعاً خدمت به انسان که اشرف مخلوقات خداوند است قطعاً ثوابش بیشتر است؛و خدمت به مؤمن ثوابش از خدمت به غیر مؤمن بیشتر است،به خصوص خدمت به دل های شکسته ثوابش با خود خداست.خداوند متعال در حدیث قدسی می فرماید:«اَنَا عِندَ المُنکَسِرِةِ قُلُوبُهُم»من پیش دل های شکسته هستم.یعنی وقتی خدمت به شکسته دلان نمودی به محضر قرب خدا مشرف شده ای.
۱.۱k
۰۴ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.