عاشقانه های پاک

عاشقانه های پاک

همخواب رقیبانی و من تاب ندارم
بی‌تابم و از غصهٔ این خواب ندارم

دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست
کس در همه آفاق به دلتنگی من نیست

بسیار ستمکار و بسی عهد شکن هست
اما به ستمکاری آن عهد شکن نیست

پیش تو بسی از همه کس خوارترم من
زان روی که از جمله گرفتارترم من

روزی که نماند دگری بر سر کویت
دانی که ز اغیار وفادار ترم من

بر بی کسی من نگر و چارهٔ من کن
زان کز همه کس بی کس و بی‌یارترم من

#وحشی_بافقی

#عاشقانه_های_پاک #عاشقانه #عشق #فکرنو
دیدگاه ها (۳)

‌در هیاهوے این شهرِ آلوده‌ هوا !که نه دستت به مشـــــهد می‌ر...

عاشقانه های پاکنیمه شب ها عاشقی دارم صدایش می کنم در نماز شب...

بیست و نه فروردین ، رسید ز راهفصل بهار ، زیبا شد از جمال ماه...

بانو سلامروز مرد نزدیکه و به نظرم اومد،چند جمله ای هم از مرد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط