دلم ... !گاهی هوس میکنددر میان جغرافیای انداممحادثه ای رخ دهدمثلا گیر کند لبم با لبتو پیچیدگی تنمبا تنت تا تمام عشق رااز همین دور ترینهادر اغوش گیرم ...!