▪️پيامبر اسلام صلی الله عليه وآله در سال يازدهم هجرت،چهار
▪️پيامبر اسلام صلی الله عليه وآله در سال يازدهم هجرت،چهار روز پيش از شهادت خويش تصميم گرفت ، سندی زنده درباب موضوع خلافت و تثبيت موقعيت و جانشينی صديق اکبراميرالمؤمنين علی عليه السلام، به يادگار گذارد ،چرا که ازتوطئه هايی که به دور ازچشم ايشان برای غصب مقام خلافت حضرت صورت می گرفت ، به خوبی آگاه بود .
▪️به همين دليل روزی که سران صحابه برای عيادت ايشان آمده بودند ، خطاب به جمع حاضران فرمود :
«کاغذ و دواتی برای من بياوريد تا برای شما چيزی بنويسم که پس از آن گمراه نشويد»
ولی عمربن الخطاب لعنت الله علیه 🔥به مخالفت با اين فرمايش رسول خدا(ص) برخاست وبا تهمت هذيان گویی به رسول خدا مانع نوشتن اين نامه شد .
▪️لذا اين واقعه در تاريخ به حديث « قلم و دوات » مشهور شد، ابن عباس بعد از شهادت رسول خدا(ص) درحالتی که اشک می ريخت می گفت :
يوم الخميس و ما يوم الخميس
یعنی: پنج شنبه و چه روزی بود پنچشنبه.
از اوسؤال می نمودند علت اين حالت چيست ⁉️
میگفت : در روز پنج شنبه زمانی که حضرت قلم و دوات طلبيد
عمربا جسارت تمام گفت:اين مرد هذيان ميگويد ‼️
پس ازدرخواست رسول خدا صلی الله عليه و آله برای مهيا ساختن قلم و دوات ،برخی گفتند : قلم و دوات را حاضرکنيد و برخی گفتند: نيازی نيست و عمر به مخالفت برخاست و گفت :
بيماری بر پيامبر(ص) چيره شده است قرآن نزد شماست و کتاب خدا ما را کافیست
▪️چگونه میتوان درباره پيامبر(ص)که فرستاده خدا و رابط ميان خدا و خلق شمرده میشود،اين کلمات و سخنان را بر زبان جاری کرد؟! در حاليکه قرآن در شأن او می گويد :
✅ « و ماينطق عن الهوی » ✅
او هرگز از روی هوای نفس سخن نمی گويد.
بعضی از صحابه در محضر رسول خدا(ص)به نزاع وکشمکش پرداختند ، برخی از آنها می گفتند:قلم و دوات را حاضر کنيد تا برای شما نامه ای بنويسدکه پس از آن هرگز گمراه نشويد و برخی نيز سخن عمر (که بيماری بر پيامبر غلبه کرده ) را میگفتند.
◾️عکس العملی که رسول خدا در برابر برخوردهای ناروای جمعی از صحابه و نزاع و درگيری آنان از خود نشان داد ، نيز قابل توجه است .
ایشان فرمودند :از نزد من برخيزيد (و دور شويد) که در محضر من نزاع و کشمکش سزاوار نيست.
وفرمود : مرا به حال خودم واگذاريد! چراکه اين حالتی که من در آن هستم ، بهتر از چيزي است که مرا بدان فرا می خوانيد.
▪️ حضرت صديقه شهيده ، فاطمه زهرا(سلام الله علیها) درباره تهمت ناروايی که عمر بن خطاب به رسول خدا زد که ( پيامبر هذيان می گويد و عقلش را از دست داده است ) فرمود :
«همان لحظه بود که حرمت رسول خدا از بين رفت و به خدا سوگند اين حادثه اى است عظيم و مصيبتى است بزرگ و ضایعه ای جبران ناپذیر»
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
#بگویاعلی
▪️به همين دليل روزی که سران صحابه برای عيادت ايشان آمده بودند ، خطاب به جمع حاضران فرمود :
«کاغذ و دواتی برای من بياوريد تا برای شما چيزی بنويسم که پس از آن گمراه نشويد»
ولی عمربن الخطاب لعنت الله علیه 🔥به مخالفت با اين فرمايش رسول خدا(ص) برخاست وبا تهمت هذيان گویی به رسول خدا مانع نوشتن اين نامه شد .
▪️لذا اين واقعه در تاريخ به حديث « قلم و دوات » مشهور شد، ابن عباس بعد از شهادت رسول خدا(ص) درحالتی که اشک می ريخت می گفت :
يوم الخميس و ما يوم الخميس
یعنی: پنج شنبه و چه روزی بود پنچشنبه.
از اوسؤال می نمودند علت اين حالت چيست ⁉️
میگفت : در روز پنج شنبه زمانی که حضرت قلم و دوات طلبيد
عمربا جسارت تمام گفت:اين مرد هذيان ميگويد ‼️
پس ازدرخواست رسول خدا صلی الله عليه و آله برای مهيا ساختن قلم و دوات ،برخی گفتند : قلم و دوات را حاضرکنيد و برخی گفتند: نيازی نيست و عمر به مخالفت برخاست و گفت :
بيماری بر پيامبر(ص) چيره شده است قرآن نزد شماست و کتاب خدا ما را کافیست
▪️چگونه میتوان درباره پيامبر(ص)که فرستاده خدا و رابط ميان خدا و خلق شمرده میشود،اين کلمات و سخنان را بر زبان جاری کرد؟! در حاليکه قرآن در شأن او می گويد :
✅ « و ماينطق عن الهوی » ✅
او هرگز از روی هوای نفس سخن نمی گويد.
بعضی از صحابه در محضر رسول خدا(ص)به نزاع وکشمکش پرداختند ، برخی از آنها می گفتند:قلم و دوات را حاضر کنيد تا برای شما نامه ای بنويسدکه پس از آن هرگز گمراه نشويد و برخی نيز سخن عمر (که بيماری بر پيامبر غلبه کرده ) را میگفتند.
◾️عکس العملی که رسول خدا در برابر برخوردهای ناروای جمعی از صحابه و نزاع و درگيری آنان از خود نشان داد ، نيز قابل توجه است .
ایشان فرمودند :از نزد من برخيزيد (و دور شويد) که در محضر من نزاع و کشمکش سزاوار نيست.
وفرمود : مرا به حال خودم واگذاريد! چراکه اين حالتی که من در آن هستم ، بهتر از چيزي است که مرا بدان فرا می خوانيد.
▪️ حضرت صديقه شهيده ، فاطمه زهرا(سلام الله علیها) درباره تهمت ناروايی که عمر بن خطاب به رسول خدا زد که ( پيامبر هذيان می گويد و عقلش را از دست داده است ) فرمود :
«همان لحظه بود که حرمت رسول خدا از بين رفت و به خدا سوگند اين حادثه اى است عظيم و مصيبتى است بزرگ و ضایعه ای جبران ناپذیر»
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
#بگویاعلی
۹.۷k
۱۱ شهریور ۱۴۰۳