سالها رفت و هنوز

سالها رفت و هنوز
یک نفر نیست بپرسد از من
که تو از پنجره عشق چه ها می خواهی
صبح تا نیمه ی شب منتظری
همه جا می نگری
گاه با ماه سخن می گویی
گاه با رهگذران
خبر گمشده ای می جویی
راستی گمشده ات کیست؟
کجاست؟
دیدگاه ها (۲۱)

آه در آینه تنها کدرت خواهد کردآه! دیگر دمت ای دوست مسیحایی ن...

از رفتن پاییز غصه نخور!زمستان برای ما دلتنگهافصل زیباتری ستب...

فقر آتشی است که خوبیها را می سوزاند،و ثروت پرده ایست که بدیه...

همیشه افراد ساکت را دوست داشته‌ام ؛هیچگاه نمی‌فهمی در حال رق...

‌سالها رفت و هنوزیک نفر نیست بپرسد از من تو از پنجرہ عشق چه‌...

در زندگی لحظه ای فرا میرسد که سکوت دیگر نشانه ی توانایی و خر...

سلام!حال همه ما خوب استملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط