جمله ،جااااااانم... جااااااانم... محمود
جمله ،جااااااانم... جااااااانم... محمود
او، در اوج درگیری و اضطراب به همهی ما آرامش میداد.
تک و پاتک (حمله و ضد حمله) و حتی خط نگهداری حجم تماسمان با ادوات و توپخانه زیاد بود، بهطوری که در تمامی ساعات روز و شب صدای محمود محمود پشت بیسیم به گوش میرسید.
به نظرم یک چیزی که همه را بیملاحظه کرده، بهطوری که سطح توقع و انتظار همه را از ادوات بالا برده بود پاسخ شهید محمود رادمهر به تماسها بود.
کلمهی جااااااانم... جااااااانم... محمود، در اوج درگیری و اضطراب به همهی ما آرامش میداد و از طرفی ما را نیز متوقع کرده بود.
و چه کسی میداند، شاید در خواست خمپاره از ادوات و محمود محمود بچهها، بهانهای بود تا جاااااانم جاااانم محمود (شهید رادمهر) از التهابشان بکاهد.
راوی: همرزم #شهید_مدافع_حرم_محمود_رادمهر
#قاسم_بن_الحسن
#شهدا۰۱۲۰
🦋🦋🦋
او، در اوج درگیری و اضطراب به همهی ما آرامش میداد.
تک و پاتک (حمله و ضد حمله) و حتی خط نگهداری حجم تماسمان با ادوات و توپخانه زیاد بود، بهطوری که در تمامی ساعات روز و شب صدای محمود محمود پشت بیسیم به گوش میرسید.
به نظرم یک چیزی که همه را بیملاحظه کرده، بهطوری که سطح توقع و انتظار همه را از ادوات بالا برده بود پاسخ شهید محمود رادمهر به تماسها بود.
کلمهی جااااااانم... جااااااانم... محمود، در اوج درگیری و اضطراب به همهی ما آرامش میداد و از طرفی ما را نیز متوقع کرده بود.
و چه کسی میداند، شاید در خواست خمپاره از ادوات و محمود محمود بچهها، بهانهای بود تا جاااااانم جاااانم محمود (شهید رادمهر) از التهابشان بکاهد.
راوی: همرزم #شهید_مدافع_حرم_محمود_رادمهر
#قاسم_بن_الحسن
#شهدا۰۱۲۰
🦋🦋🦋
۸۸۷
۱۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.