افسرده میشین اینطوری افسرده شین:
قضیه هانجی/فرماندهی/روحیه اش
اولا:هانجی 90 درصد اوقات جدیه...
ذاتا مهربون و خونگرمه همچنین پر انرژیه...سر علم(تایتانا) و چیزای جدیدی که یاد میگیره هیجان زده میشه ولی 24 ساعت رو مود(یاهوووو) نیست..الکی مهربون نیست...هانجی ازاد،قوی،نابغه(=حکیم) و پر انرژی نوشته شده...
دوما:هانجی رو پلات دانشمند دیوونه نوشته شده
ولی دیوونه نیست...اصل نکته همیشه فراموش میشه(دانشمند) دیوونه
دانشمند عجیبی که چون(سطح هوشی بالاتر و درک بالاتری نسبت به بقیه داره) رفتارش واسه بقیه غیر قابل درکه و واسه همین بقیه که(نمیتونن) درکش کنن دیونه میخوننش...کلی نگاه کنیم دیونگی از بقیه اس...:)
مثلا تایتانا رو نوازش میکرد باهاشون عین بچه رفتار میکرد شب بالاسرشون مینشست وقتی شکنجه اشون میکرد گریه میکرد...و همه میخندیدن میگفتن این دیوونه اس...
بعد...مشخص شد تایتانا ادمن...مشخص شد تو فرم تایتانی هم کم و بیش درکی از وضعیت خودشون یا دور ور دارن و این(دیوونه) فقط(انسانیه) که ذات تایتانا رو که ادمن درک کرده باهاشون همدردی میکنه (باید یه طور دیگه به تایتانا نگاه کنیم به نظرم نفرت داشتن از تایتانا بسه)
یه شباهت دیگه از همین رفتارش...
وقتی لیوای وارد گشت شد اروین لیوای رو سلاح میدید...میکه با اروین لیوای رو سلاح میدید...سران گشت لیوای رو سگ شکاری میدیدن...
اعضای یگان از بالا به پایین و با ترس یا تنفر نگاهش میکردن
و این زن کسیه که رفت پیشش باهاش عادی برخورد کرد به عنوان نه تنها یه (انسان)عادی و با ارزش بلکه به عنوان یه پدیده(انسانی) با ارزش که تازه وارد یگانشون شده و قراره بهشون کمک کنه...ازش نخواست تایتانا رو واسشون بکشه...گفت یکم از تکنیکات یادمون بده(بار رو روی دوش لیوای نذاشت و این واسه لیوایی که خودشم از خودش انتظار داره به خاطر قدرتش از بقیه مراقبت کنه خیلیه...واسه کسی که شبا با کابوس مردن رفیقاش تو حالی که ازش کمک میخوان یا سرزنشش میکنن خیلیه)
به خودش رفیقاش و حریمش احترام گذاشت
و اون موقع که باهاش حرف میزد دور وریا عجیب و با تعجب هانجیو نگاه میکردن...
انگار از سمت خودش حرف میزنه و واقعا هم فقط خود هانجی بود که اینطوری فکر میکرد...بیه بعدا لیوای رو به عنوان یکی بین خودشون پذیرفتن بازم هیچکدوم درک هانجی رو نداشت
این که لیوای خودشو تایتان میخونه یا میگه(اون زن مهربونی داره که اروین نداره) یا بعد 10 سال ادعا داره(عشق هانجی فقط واسه تایتانا یه طرفه اس) الکی نیست:)
قضیه عشق هانجی به تایتانا اصلش فراموش شده مسخره بازی سطحی باقی مونده
این خانوم عشق تایتان بزرگترین دشمن موجودیت تایتاناس...(وقتی میخوای یه چیزیو نابود کنی باید خوب بشناسیش)
این زن سلاحای متعددی واسه کشتن تایتانا ساخته
تایتانای خالص جزیره رو بدون حتی یه تلفات انسانی تو یه سال نابود کرده(یعنی بی هیچ ضرر مالی یا جانی)
اون رعد نیزه ای که دست یگان گشته ساخته دست ایشونه که حتی تایتان دیوار یا تایتان زره پوش رو هم میتونه بکشه
3:فشار رو هانجی از مارلی که ارن خودسر شروع به حرکت کرد شروع شد
و موقع حمله ارن این فشار به تهش رسید
همه اون هانجی افسرده ای که میگه خستمه یا اروین چرا منو دانچو کردی یا شوکه اس واسه موقعیه که یگریستا شروع به شورش کردن همه اینا واسه یه روزه:)و بخاطر یه روز از 5 سال فرماندهی ...کلا (ضعیف )خونده میشه:)
همه هیت و چرندیاتی که هانجی میخوره رو تقصیر ویت میدونم چون اساس معرفی شخصیت هانجی رو دوش اون بود...و اون گند زیادی به وجه هانجی زد...زور زیادی واسه تعیین جنسیت کردن واسش زد(قضیه جنسیت هانجی و ربطش با شخصیت پردازیش خودش یه نقطه قوت بزرگ تو چارچوب بندی شخصیتیه هانجیه)
این وجهه باب اسفنجی احمق مال سه فصل اوله...فصل 4 ماپا از قصد هانجیو اینجوری انیمیت نکرده ماپا کلا همه رو بلا استثناء هات و خفن انیمیت کرده ولی شخصیت هانجی از ویت تا ماپا 180 درجه تغییر کرده و اینو پای تغییر موقعیتش میذارن...چون جدی تر به نظر میاد میگن افسرده شده یا(عاقل شده):))...
جدا مسخره اس بعضی وقتا باید حساب کنیم ببینیم اگه ایسایاما از همون اول پلات شخصیت هانجیو کاملا از لیوای دور میکرد چقدر این فضای مسخره دورش کم میشد؟..(اساسا مفهوم جیان رو پاک میکرد و این دوتا مستقل/غریبه از هم بودن)...یا مسخره تر اینه باید دو دوتا چارتا کنیم ببینم اگه احیانا مرد بود(که واضحا زنه منتها جندرنچراله) چقدر شخصیتش نجات پیدا میکرد؟یعنی تو اون صورت همه توجه رو هانجی میذاشتن یا انیمه رو به نفع هانجی تغییر میدادن؟
#هانجی
#hanji
#اتک
#حمله_به_تایتان
اولا:هانجی 90 درصد اوقات جدیه...
ذاتا مهربون و خونگرمه همچنین پر انرژیه...سر علم(تایتانا) و چیزای جدیدی که یاد میگیره هیجان زده میشه ولی 24 ساعت رو مود(یاهوووو) نیست..الکی مهربون نیست...هانجی ازاد،قوی،نابغه(=حکیم) و پر انرژی نوشته شده...
دوما:هانجی رو پلات دانشمند دیوونه نوشته شده
ولی دیوونه نیست...اصل نکته همیشه فراموش میشه(دانشمند) دیوونه
دانشمند عجیبی که چون(سطح هوشی بالاتر و درک بالاتری نسبت به بقیه داره) رفتارش واسه بقیه غیر قابل درکه و واسه همین بقیه که(نمیتونن) درکش کنن دیونه میخوننش...کلی نگاه کنیم دیونگی از بقیه اس...:)
مثلا تایتانا رو نوازش میکرد باهاشون عین بچه رفتار میکرد شب بالاسرشون مینشست وقتی شکنجه اشون میکرد گریه میکرد...و همه میخندیدن میگفتن این دیوونه اس...
بعد...مشخص شد تایتانا ادمن...مشخص شد تو فرم تایتانی هم کم و بیش درکی از وضعیت خودشون یا دور ور دارن و این(دیوونه) فقط(انسانیه) که ذات تایتانا رو که ادمن درک کرده باهاشون همدردی میکنه (باید یه طور دیگه به تایتانا نگاه کنیم به نظرم نفرت داشتن از تایتانا بسه)
یه شباهت دیگه از همین رفتارش...
وقتی لیوای وارد گشت شد اروین لیوای رو سلاح میدید...میکه با اروین لیوای رو سلاح میدید...سران گشت لیوای رو سگ شکاری میدیدن...
اعضای یگان از بالا به پایین و با ترس یا تنفر نگاهش میکردن
و این زن کسیه که رفت پیشش باهاش عادی برخورد کرد به عنوان نه تنها یه (انسان)عادی و با ارزش بلکه به عنوان یه پدیده(انسانی) با ارزش که تازه وارد یگانشون شده و قراره بهشون کمک کنه...ازش نخواست تایتانا رو واسشون بکشه...گفت یکم از تکنیکات یادمون بده(بار رو روی دوش لیوای نذاشت و این واسه لیوایی که خودشم از خودش انتظار داره به خاطر قدرتش از بقیه مراقبت کنه خیلیه...واسه کسی که شبا با کابوس مردن رفیقاش تو حالی که ازش کمک میخوان یا سرزنشش میکنن خیلیه)
به خودش رفیقاش و حریمش احترام گذاشت
و اون موقع که باهاش حرف میزد دور وریا عجیب و با تعجب هانجیو نگاه میکردن...
انگار از سمت خودش حرف میزنه و واقعا هم فقط خود هانجی بود که اینطوری فکر میکرد...بیه بعدا لیوای رو به عنوان یکی بین خودشون پذیرفتن بازم هیچکدوم درک هانجی رو نداشت
این که لیوای خودشو تایتان میخونه یا میگه(اون زن مهربونی داره که اروین نداره) یا بعد 10 سال ادعا داره(عشق هانجی فقط واسه تایتانا یه طرفه اس) الکی نیست:)
قضیه عشق هانجی به تایتانا اصلش فراموش شده مسخره بازی سطحی باقی مونده
این خانوم عشق تایتان بزرگترین دشمن موجودیت تایتاناس...(وقتی میخوای یه چیزیو نابود کنی باید خوب بشناسیش)
این زن سلاحای متعددی واسه کشتن تایتانا ساخته
تایتانای خالص جزیره رو بدون حتی یه تلفات انسانی تو یه سال نابود کرده(یعنی بی هیچ ضرر مالی یا جانی)
اون رعد نیزه ای که دست یگان گشته ساخته دست ایشونه که حتی تایتان دیوار یا تایتان زره پوش رو هم میتونه بکشه
3:فشار رو هانجی از مارلی که ارن خودسر شروع به حرکت کرد شروع شد
و موقع حمله ارن این فشار به تهش رسید
همه اون هانجی افسرده ای که میگه خستمه یا اروین چرا منو دانچو کردی یا شوکه اس واسه موقعیه که یگریستا شروع به شورش کردن همه اینا واسه یه روزه:)و بخاطر یه روز از 5 سال فرماندهی ...کلا (ضعیف )خونده میشه:)
همه هیت و چرندیاتی که هانجی میخوره رو تقصیر ویت میدونم چون اساس معرفی شخصیت هانجی رو دوش اون بود...و اون گند زیادی به وجه هانجی زد...زور زیادی واسه تعیین جنسیت کردن واسش زد(قضیه جنسیت هانجی و ربطش با شخصیت پردازیش خودش یه نقطه قوت بزرگ تو چارچوب بندی شخصیتیه هانجیه)
این وجهه باب اسفنجی احمق مال سه فصل اوله...فصل 4 ماپا از قصد هانجیو اینجوری انیمیت نکرده ماپا کلا همه رو بلا استثناء هات و خفن انیمیت کرده ولی شخصیت هانجی از ویت تا ماپا 180 درجه تغییر کرده و اینو پای تغییر موقعیتش میذارن...چون جدی تر به نظر میاد میگن افسرده شده یا(عاقل شده):))...
جدا مسخره اس بعضی وقتا باید حساب کنیم ببینیم اگه ایسایاما از همون اول پلات شخصیت هانجیو کاملا از لیوای دور میکرد چقدر این فضای مسخره دورش کم میشد؟..(اساسا مفهوم جیان رو پاک میکرد و این دوتا مستقل/غریبه از هم بودن)...یا مسخره تر اینه باید دو دوتا چارتا کنیم ببینم اگه احیانا مرد بود(که واضحا زنه منتها جندرنچراله) چقدر شخصیتش نجات پیدا میکرد؟یعنی تو اون صورت همه توجه رو هانجی میذاشتن یا انیمه رو به نفع هانجی تغییر میدادن؟
#هانجی
#hanji
#اتک
#حمله_به_تایتان
۱۲.۱k
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.