میخواهم برایت نامه ای بنویسم

میخواهم برایت نامه ای بنویسم
بدون هیچ ابهام، برویم سرِ اصلِ مطلب؛
اصلِ مطلب اینست که دلم برایت تٓنگ است!
اصلاً تو حالِ من را میدانی؟!
میدانی که هرشب برایت نامه مینویسم؟!
هرشب برایت نامه مینویسم
و فرض میکنم که تو میخوانی...
هرشب با تو حرف میزنم و از حالِ خودم میگویم
فرض میکنم که تو هم جوابم را میدهی
اما جواب هایی که من، منتظرِ شنیدنش هستم!
چون میدانم تو واقعاً جواب نمیدهی
یا اگر جوابی بفرستی،
قطعاً من ناراحت میشوم از شنیدنش....
پس بگذار فرض کنیم همه چیز خوب است!
شاید حال من هم بهتر شد....


فرهاد محمدی
دیدگاه ها (۳۶)

و عمق عشقهیچ وقت فهمیده نمی شودمگر در زمان فراق#جبران_خلیل_ج...

با هم کمی فیزیک بخوانیم، درس امشب، قوانین نیوتن...قانون اول ...

بادتو را مو به مو به یاد می آوردبارانذره ذرهمن اماچنان به رو...

حرف های کوچکی در زندگی هستکه حسرت های بزرگی بر دلت می گذارند...

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط