سردار دلها
دلم برایت تنگ شده است برای قدمهای استوارت ،
دلم برای تو در آسمان تیر ه شب پر می کشد دلم در هوای تو پر می کشد .
وقتی که تو رفتی ، اشکهایم پناهی جزء آغوشت نداشت دلم برای تو برای صدای مهربانت برای دستهایت که سالها تکیه گاه من بودند
برای چشمانت که آفتاب عمر خود را در آن نظاره می کردم.
برای لحظه های با تو بودن تنگ شده است . ای دریای محبت ،
ای آسمان شفقت ای زندگی من،
آوازم هر لحظه در گوش ثانیه ها تکراری است .
چرا نمی آیی تا باز هم غنچه های نسترن باز شوند .
چرا نمی آیی؟ من زیر پای زمان مانده ام . چرا نمی آیی؟
چرا آسمان تو را می بوید .
وقتی که خورشید از افق قلب من سر به در می آورد دلم در تکاپوی دیدن توست .
قلب کوچک شکوفه ها در انتظار تو می تپد
بیا که دستهای من تو را می خواهند بیا که آسمان در هوای تو می گرید .
بیا ای سکوت پنجره همراهت بیا ای سایة پرستوها فریادت .
بیا که آشیانة من بی تو خالی است .
بیا که آهنگ زمین هر روز تو را می خواند .
بیا که جوانه های غم در دلم روییده اند
ای آسمان وفا ، ای دستهای پاک ،
ای خوب من دوستت دارم .
ای مسافر جاده ها برگرد که زندگی بی تو هرگز نخواهم ،
بیا که آسمان و زمین و همه وجودم تو را صدا می زنند
ای مسافر جاده ها
از سرزمین های دور از غربت قلبها به سوی افق خاکستری قلب من بیا ،
بیا که این شروع لحظه های دلتنگی من است
دلم برایت تنگ شده است یکی از همین روزها بیا …
دلم برای تو در آسمان تیر ه شب پر می کشد دلم در هوای تو پر می کشد .
وقتی که تو رفتی ، اشکهایم پناهی جزء آغوشت نداشت دلم برای تو برای صدای مهربانت برای دستهایت که سالها تکیه گاه من بودند
برای چشمانت که آفتاب عمر خود را در آن نظاره می کردم.
برای لحظه های با تو بودن تنگ شده است . ای دریای محبت ،
ای آسمان شفقت ای زندگی من،
آوازم هر لحظه در گوش ثانیه ها تکراری است .
چرا نمی آیی تا باز هم غنچه های نسترن باز شوند .
چرا نمی آیی؟ من زیر پای زمان مانده ام . چرا نمی آیی؟
چرا آسمان تو را می بوید .
وقتی که خورشید از افق قلب من سر به در می آورد دلم در تکاپوی دیدن توست .
قلب کوچک شکوفه ها در انتظار تو می تپد
بیا که دستهای من تو را می خواهند بیا که آسمان در هوای تو می گرید .
بیا ای سکوت پنجره همراهت بیا ای سایة پرستوها فریادت .
بیا که آشیانة من بی تو خالی است .
بیا که آهنگ زمین هر روز تو را می خواند .
بیا که جوانه های غم در دلم روییده اند
ای آسمان وفا ، ای دستهای پاک ،
ای خوب من دوستت دارم .
ای مسافر جاده ها برگرد که زندگی بی تو هرگز نخواهم ،
بیا که آسمان و زمین و همه وجودم تو را صدا می زنند
ای مسافر جاده ها
از سرزمین های دور از غربت قلبها به سوی افق خاکستری قلب من بیا ،
بیا که این شروع لحظه های دلتنگی من است
دلم برایت تنگ شده است یکی از همین روزها بیا …
۹.۰k
۳۰ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.