P
P2۶💫
-دخترم غذاتو خوردی برو حاضر شو الان میرسن
&چشم{رفت بالا}
-آفرین
{یکم بعد}
&بابایی من اومدم چطور شدم
-وایی عین یه تیکه ماه شدی فرشته کوچولوم بدو بیا بغل بابایی
&{بدو بدو رفت بغلش}
-{بلندش کرد و تو هوا چرخوندش}
&{خنده}
-تو کس این لباسو گرفتی که من نفهمیدم
&خیلی وقته دارمش
-پس چرا تا حالا نپوشیده بودی؟
&نمیدونم همینطوری
-خیلی قشنگه
& بابا
-جونم
&عمو اینا کی میان
-نمیدونم قشنگم گفتن امروز برای دیدن تو میان
&عه باشه
-اوم
& بابا
-جونم
&میشه موهای منو ببافی
-چرا که نه حتما کشتو بده بهم
&بفرمایید{کشو داد بهش}
-خوب برگرد آهان{شروع کرد به بافتن }
&آخ بابا آروم تر
-ببخشید عزیزم خوب تموم شد
&وایی خیلی خوب شد
-واقعا
&اره
-بابایی پاهات سردشون نیست؟
&نه بابا
-باشه عزیزم
ادامه دارد...
🦋 ببخشید کمه خیلی حالم بده از شدت خستگی دارم میمیرم🦋
-دخترم غذاتو خوردی برو حاضر شو الان میرسن
&چشم{رفت بالا}
-آفرین
{یکم بعد}
&بابایی من اومدم چطور شدم
-وایی عین یه تیکه ماه شدی فرشته کوچولوم بدو بیا بغل بابایی
&{بدو بدو رفت بغلش}
-{بلندش کرد و تو هوا چرخوندش}
&{خنده}
-تو کس این لباسو گرفتی که من نفهمیدم
&خیلی وقته دارمش
-پس چرا تا حالا نپوشیده بودی؟
&نمیدونم همینطوری
-خیلی قشنگه
& بابا
-جونم
&عمو اینا کی میان
-نمیدونم قشنگم گفتن امروز برای دیدن تو میان
&عه باشه
-اوم
& بابا
-جونم
&میشه موهای منو ببافی
-چرا که نه حتما کشتو بده بهم
&بفرمایید{کشو داد بهش}
-خوب برگرد آهان{شروع کرد به بافتن }
&آخ بابا آروم تر
-ببخشید عزیزم خوب تموم شد
&وایی خیلی خوب شد
-واقعا
&اره
-بابایی پاهات سردشون نیست؟
&نه بابا
-باشه عزیزم
ادامه دارد...
🦋 ببخشید کمه خیلی حالم بده از شدت خستگی دارم میمیرم🦋
- ۱۱.۹k
- ۱۳ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط