فیک ستاره من پارت
فیک ستاره من (پارت46)
تهیونگ بود جواب دادم
تهیونگ: داداش داداش چندتا جمله لاس زنی بهم یاد بده
جیمین: منو جنگکوک اشتبات گرفتی
تهیونگ: نه بگو دیگه
جیمین: برو به جنگکوک بگو بهه منن چهه
تهیونگ: بدو دیگه الان یونا میاد دیت اولمونه
جیمین: نمیدونم میگم
تهیونگ: چجوری دل ا. ت رو بردی ها شیطون
جیمین: تهیونگ به خدا میام اونجا یت کاری میکنن پدر شدن به دلت بمونه
تهیونگ: ایوای امدد توروخدا یه چی بگو
جیمین: اهم تو چشاتون سگ نداره شیر داره اخه بدجور شکارم کرده
تهیونگ؛ جونننن بخوریمت
جیمین: به خدا پیدات کنم جرت میدم
تهیونگ: بوس به کلت
قطع کرد
جیمین: پسره خنگ
ا. ت: اهم
جیمین: امدی
ا. ت: بریم
جیمین چمدونارو برداشت گذاشت تو پشت ماشین نشستن حرکت کردن
(کافه)
تهیونگ بلند شد سریع
تهیونگ: سلام عشقکم
یونا: سلام
تهیونگ: اوففف
یونا: چی شد
تهیونگ: چشات چشات چشات
یونا: لاس های تکراری.. سگ داره حتما
تهیونگ: نه شیر داره اخه بدجوری شکارش شدم وای
یونا سرخ شد
تهیونگ: راستی گفتی تکراری مگه قبلا کسی باهات لاس زده ها
یونا: نه بابا
تهیونگ: منم خر
یونا؛ درو از جون
تهیونگ: گفتم بگو
یونا: یه پسر از مدرسه قبلیم
تهیونگ مشت کرد
یونا: گذشته دیگه ولش
تهیونگ: گذشته ها
یونا: اره عشقم من الان تورو دوست دارم
تهیونگ: پففففففف
.......................................................
جیمین: رسیدیم
ا. ت:.......
جیمین: ب...
دید ا. ت خیلی اروم کیوت خوابیده
جیمین لبخند زد ا. ت رو براید بغل کرد برد داخل عمارتش داخل اتاق که برا ا. ت اماده کرد دستور داد وسایلشو بیارن ا. ت رو رو تخت گذاشت کنارش نشست موهاشو نوازش داد
جیمین: چقدر عاشق شدن یهوهی اتفاق میوفته اصلا معلوم نییت کی عاشقت شدم کی تو شدی مال من کی من شدم مال تو ولی خوشحالم پورو دارم
پیشونیشو بوسید بلند شد رفت
تهیونگ بود جواب دادم
تهیونگ: داداش داداش چندتا جمله لاس زنی بهم یاد بده
جیمین: منو جنگکوک اشتبات گرفتی
تهیونگ: نه بگو دیگه
جیمین: برو به جنگکوک بگو بهه منن چهه
تهیونگ: بدو دیگه الان یونا میاد دیت اولمونه
جیمین: نمیدونم میگم
تهیونگ: چجوری دل ا. ت رو بردی ها شیطون
جیمین: تهیونگ به خدا میام اونجا یت کاری میکنن پدر شدن به دلت بمونه
تهیونگ: ایوای امدد توروخدا یه چی بگو
جیمین: اهم تو چشاتون سگ نداره شیر داره اخه بدجور شکارم کرده
تهیونگ؛ جونننن بخوریمت
جیمین: به خدا پیدات کنم جرت میدم
تهیونگ: بوس به کلت
قطع کرد
جیمین: پسره خنگ
ا. ت: اهم
جیمین: امدی
ا. ت: بریم
جیمین چمدونارو برداشت گذاشت تو پشت ماشین نشستن حرکت کردن
(کافه)
تهیونگ بلند شد سریع
تهیونگ: سلام عشقکم
یونا: سلام
تهیونگ: اوففف
یونا: چی شد
تهیونگ: چشات چشات چشات
یونا: لاس های تکراری.. سگ داره حتما
تهیونگ: نه شیر داره اخه بدجوری شکارش شدم وای
یونا سرخ شد
تهیونگ: راستی گفتی تکراری مگه قبلا کسی باهات لاس زده ها
یونا: نه بابا
تهیونگ: منم خر
یونا؛ درو از جون
تهیونگ: گفتم بگو
یونا: یه پسر از مدرسه قبلیم
تهیونگ مشت کرد
یونا: گذشته دیگه ولش
تهیونگ: گذشته ها
یونا: اره عشقم من الان تورو دوست دارم
تهیونگ: پففففففف
.......................................................
جیمین: رسیدیم
ا. ت:.......
جیمین: ب...
دید ا. ت خیلی اروم کیوت خوابیده
جیمین لبخند زد ا. ت رو براید بغل کرد برد داخل عمارتش داخل اتاق که برا ا. ت اماده کرد دستور داد وسایلشو بیارن ا. ت رو رو تخت گذاشت کنارش نشست موهاشو نوازش داد
جیمین: چقدر عاشق شدن یهوهی اتفاق میوفته اصلا معلوم نییت کی عاشقت شدم کی تو شدی مال من کی من شدم مال تو ولی خوشحالم پورو دارم
پیشونیشو بوسید بلند شد رفت
- ۱۴.۵k
- ۳۱ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط