کتاب
کتاب من و غولم و بچه گربهام
کتاب "من و غولم و بچه گربهام"، دربارهی دختری به نام "بیتا"ست، که همه او را "فرفری" صدا میزنند، چون موهایش خیلی فر دارد.
فرفری یک بچه گربه به همراه یک غول خیالی که اسمش "وزوزی"ست، دارد، او غولش را توی کتاب پیدا کرده است!.
قرار است "بیتا" و خانوادهاش، مسافرت به اصفهان بروند.
"فرفری" میخواهد "وزوزی" و گربهاش را هم با خود به مسافرت ببرد. همگی آمدهی سفر میشوند. "فرفری" که دلش نمیآید گربهاش را جا بگذارد، او را داخل چمدانش میگذارد و به فرودگاه میروند، موقع بازرسی چمدانها، گربه از داخل چندان فرار میکند و کل سالن فرودگاه را به هم میریزد و...
در ادامهی داستان "فرفری" مجبور میشود که گربهاش را به خانهی خالهاش، جایی که مادر و خواهر و برادرهای گربهاش زندگی میکنند، ببرد و تنها با "وزوزی" به مسافرت برود.
زندهیاد "سوسن طاقدیس" نویسندهی شیرازی، این کتاب را نوشته و انتشارات محراب قلم ان را چاپ و منتشر کرده است.
چاپ اول این کتاب ۶۴ صفحهای، در سال ۱۳۹۹ خورشیدی بوده است.
◇ از متن کتاب:
جانمی جان! مسافرت! قرار شده با مامان و بابا و ساره و داداشی برویم اصفهان. وزوزی هم قرار است بیاید. وزوزی غول من است. خودم پیدا کردمش. از توی کتاب! حالا فقط باید یک فکری به حال بچه گربهام بکنم. آخه مامان و بابا اجازه نمیدهند با خودم ببرمش. شاید هم اصلا توی چمدان قایمش کردم.
#رها_فلاحی
کتاب "من و غولم و بچه گربهام"، دربارهی دختری به نام "بیتا"ست، که همه او را "فرفری" صدا میزنند، چون موهایش خیلی فر دارد.
فرفری یک بچه گربه به همراه یک غول خیالی که اسمش "وزوزی"ست، دارد، او غولش را توی کتاب پیدا کرده است!.
قرار است "بیتا" و خانوادهاش، مسافرت به اصفهان بروند.
"فرفری" میخواهد "وزوزی" و گربهاش را هم با خود به مسافرت ببرد. همگی آمدهی سفر میشوند. "فرفری" که دلش نمیآید گربهاش را جا بگذارد، او را داخل چمدانش میگذارد و به فرودگاه میروند، موقع بازرسی چمدانها، گربه از داخل چندان فرار میکند و کل سالن فرودگاه را به هم میریزد و...
در ادامهی داستان "فرفری" مجبور میشود که گربهاش را به خانهی خالهاش، جایی که مادر و خواهر و برادرهای گربهاش زندگی میکنند، ببرد و تنها با "وزوزی" به مسافرت برود.
زندهیاد "سوسن طاقدیس" نویسندهی شیرازی، این کتاب را نوشته و انتشارات محراب قلم ان را چاپ و منتشر کرده است.
چاپ اول این کتاب ۶۴ صفحهای، در سال ۱۳۹۹ خورشیدی بوده است.
◇ از متن کتاب:
جانمی جان! مسافرت! قرار شده با مامان و بابا و ساره و داداشی برویم اصفهان. وزوزی هم قرار است بیاید. وزوزی غول من است. خودم پیدا کردمش. از توی کتاب! حالا فقط باید یک فکری به حال بچه گربهام بکنم. آخه مامان و بابا اجازه نمیدهند با خودم ببرمش. شاید هم اصلا توی چمدان قایمش کردم.
#رها_فلاحی
۱۲۴
۱۲ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.